بخشهایی از مصاحبهی فردوسیپور با مرحوم نوذری:
+بازیکن معروف برزیلی که بیش از هزار گل به ثمر رسونده؟؟
-اِدسون آرانتس دوناسیمنتو ملقب به پله
+چی؟
-اِدسون آرانتس دوناسیمنتو
+اسپانیایی حرف میزنی؟
-اِدسون آرانتس دوناسیمنتو یا همون پله
+آها... در حال رفتن به سمت جایگاه خودش باز برمیگرده میپرسه چیچی بود؟؟
-اِدسون آرانتس دوناسیمنتو
این جملات مکالماتی بود که بین مرحوم منوچهر نوذری و عادل فردوسیپورِ جوان در ابتدای دههی هفتاد در یک برنامهی تلویزیونی رخ داد. نکتهای که توجه مردم ایران رو به قاب جادویی جلب کرد تلفظ دقیق و کاملاً درست نام اسطورهی سیهچردهی سرزمین فوتبال، برزیل بود.
در خاطرم هست که در سالهای پایانی کودکیام در یک شب سرد زمستانی که تا گردن زیر پتو رفته بودم و داشتم بازی فوتبال تیم مورد علاقهام را میدیدم یک گزارش جذاب تکتک اعضای بدنم را در قالب یک سلول درآورد و سراپا گوش شده بودم، هیجانی که خود بازی داشت با گزارش گیرا و آن صدای از اعماق حنجرهی برآمده دوچندان میشد. آن زمانی که نه اینترنت درستوحسابی در اختیارمان بود و نه جایی که بتوان نام بازیکنان تیم مورد علاقهمان را بهدرستی یاد بگیریم این عادل فردوسیپور بود که «ریکاردو ایزکسون لیته سانتوس» را تلفظ میکرد و میگفت نام کامل سایهی مسیح یا همان کاکا ستارهی برزیلی آث میلان است.
برای شروع یک زندگینامهی متداول شاید کلمات بالا زیاد مرسوم نباشد و حالت توصیفی داشته باشد اما برای شخصی مانند عادل فردوسیپور میتوان معادلات را برهم زد و کلمات و جملاتی که رایج نیستند را به کار برد.
عادل فردوسیپور مجری و گزارشگر برنامهها و مسابقات فوتبالی بنیانگذار و تهیهکنندهی برنامهی پرمخاطب 90 را میتوان یکی از مشهورترین و محبوبترین مردانی قلمداد کرد که رخ به تصویر دوربینهای صدا و سیما نشان میدهد.
پدرش اهل رفسنجان کرمان و خودش بزرگشدهی تهران است.
دوران تحصیل عادل فردوسیپور:
عادل فردوسیپور در دبستان ذوقی تحصیلات ابتداییِ خود را سپری کرد و بعد از گذراندن دوران راهنمایی در مدرسهی طالقانی دیپلم خود را در رشتهی ریاضی و فیزیک در دبیرستان البرز با معدل هجده دریافت کرد. همزمان با دوران دبیرستان بهخاطر علاقهاش به زبان انگلیسی، آموزش آن را آغاز کرد.
عادل فردوسیپور دانشآموختهی دانشگاه صنعتی شریف در رشتهی مهندسی صنایع است و دوران کارشناسی و کارشناسی ارشد خود را در این دانشگاه سپری کرد. بعد از پایان تحصیل، تدریس زبان تخصصی در رشتهی تحصیلی خود را در همان دانشگاه آغاز کرد. بد نیست بدانید که عنوان پایاننامهی کارشناسی ارشد وی «پیشبینی نتایج مسابقات فوتبال با استفاده از تحلیلهای رگرسیونی» بود و در حال حاضر دانشجوی رشتهی مدیریت رسانه در دانشگاه تهران است.
آغاز کار روزنامهنگاری عادل فردوسیپور:
اما عادل فردوسی پور چگونه به سمت فوتبال کشیده شد؟
از همان دوران نوجوانی عشق و علاقهاش به فوتبال بی حد و وصف بود و به گفتهی خودش در آرزوی روزنامههای ابرار ورزشی و کیهان ورزشی بوده تا اطلاعاتی هرچند محدود از فوتبال به دست آورد. در خانوادهای که بهشدت مخالف علاقهی فرزندشان به فوتبال بوده رفتن به استادیوم تقریباً محال به نظر میرسید اما اصرار و پافشاریِ عادلِ نوجوان سبب شد تا چند مرتبهای پا به استادیوم بگذارد و همین اصرار رسیدن به علاقهی قلبیاش نتیجه داد و عادل فردوسیپور روزنامهنگار در روزنامهی ابرار ورزشی به سردبیری اردشیر لارودی را آغاز کرد و بعدها برای سروش جوان، همشهری جوان، جام جم و حتی برای مجلهی ورلد ساکر نیز مطلب نوشت.
صدا و سیما و فردوسیپور:
اواخر سال 1373 بود که پس از چندین بار آزمون بالاخره به صدا و سیما راه یافت و به گزارش برنامهی منتخب ورزشی (برنامهای که نیمههای شب پخش میشد) پرداخت.
به مرور زمان و بعد از گزارشهای جذاب در جام جهانی 98، گزارشهای حساس و مهم کمکم به عادلِ فردوسیپور رسید و او به یکی از ارکان اصلی گزارشگری و مجریگری فوتبال در صدا و سیما بدل شد.
اواخر دههی هفتاد بود که ایدهی برنامهی نود را از یک برنامهی ایتالیایی به نام فوتبال ایتالیا گرفت و شروع به تولید و اجرای این برنامه کرد تا جایی که نود به عضو جداییناپذیر شبهای دوشنبه در میان ایرانیان بدل شد.
چشمان وقزده، موهای فرفری، دندانهای سفیدِ براق و خندههای پرسروصدا تصویری است که سالهاست هر دوشنبه شب میلیونها ایرانی را پای جعبهی جادویی میکشاند.
برنامهای که بهجز پرداختن به مسائل داخل مستطیل سبز به حواشی بیرونی آن نیز توجه ویژهای دارد و شاید فقط شخصی همانند او میتوانست ایدهای که خود آن را پرورش داده بود را به برنامهای بدل کند که فقط دنبالهرو جستن حقایق و عدل باشد.
به چهار میخ کشیدن نمایندهی مجلس که با دخالتهای بیمورد سعی در رخ دادن فعل و انفعالات غیرفوتبالی در عرصهی فوتبال داشت و مخالفت رسمی با وزیر کشور تا به تصویر کشیدن کفشهای پارهی عشاق فوتبال و گره دادن هنر هفتم به فوتبال گوشههایی از هنر که نه بلکه خود بودن یک شخص است.
نه اشتباه نکنید این یک متن توصیفی نیست.
بلکه بیان حقایق در مورد یک فرد شجاع و پرتلاش است.
شخصی که تمام مردم دنیا را هم مردم میداند و کودک درونش آنقدر زنده است که به صدا و سیما هم متلک میاندازد و سانسورهای تماشاگران خارجی و حتی منشوری بودن خانوم لیما را در برنامهی قرعهکشی جام جهانی را سوژه میکند و میخندد.
از جملات بهیادماندنی عادل فردوسیپور میتوان به «الان چه موقع چیپ زدن بود آخه آقای گلمحمدی»، «خداحافظ جام جهانی و شاید خداحافظ برانکو ایوانکوویچ» و «چقد خوبیم ما» اشاره کرد که در ذهن اکثر ایرانیان نقش بسته است.
در تمام این سالها در برنامهی نود حواشی زیادی برای او پیش آمد، تهمتها و افتراهایی که البته هیچکدام ثابت نشد و حرفهایی چون دلال و اخلالگر در فوتبال ایران که حتی به استادیومها کشیده شد و با بنرها و کاریکاتورهای بیشمار حسابی از خجالت عادل فردوسیپور درآمدند که شاید نام کوچکش بلای جان او بود ولی به قول خودش که میگوید: «بعد از تهمتهایی که به وی زدند بعد از اجنبیپرستی و مافیا بودن؛ به دلالی و خائن بودن هم متهم شدیم و اعلام شد که اگر ما نباشیم مثل کُشتی، از سطح آسیا بالاتر خواهیم رفت. چندین سال است برنامهی نود روی آنتن میرود جایگاهی که مردم به این برنامه دادهاند کاملاً مشخص است. ما جایگاهمان را از مردم گرفتیم و اشخاص هیچ نقشی نداشتند. اگر قرار است این اعتبار از ما گرفته شود اشخاص نمیتوانند کاری کنند و این اتفاق با خواست مردم محقق میشود. 90 با این تهمتها به من و خانوادهام، از مسیر خودش خارج نمیشود.»
در مورد این مرد پرحاشیه فقط مردم میتوانند نظر بدهند که آن هم با انتخاب شدنش به عنوان گزارشگر برترِ سال 95 و پربینندهترین برنامهی تلویزیونی صدا و سیما بهوضوح نظر مردم در رابطه با وی و حواشیاش مشخص است.
آثار و دیگر برنامههای عادل فردوسیپور:
ترجمهی کتابهای «کتاب جامع فوتبال» اثر دیوید کلدبت، «فوتبال علیه دشمن» نوشتهی سایمون کوپر، «هنر شفاف اندیشیدن» و «هنر خوب زندگی کردن» به قلم رولف دوبلی از آثار عادل فردوسیپور در دههی نودِ شمسی است.
عادل فردوسیپور تهیهکنندهی برنامهی فوتبال 120 نیز هست.
- ۰۰/۰۴/۲۶