کتاب وب : بزرگترین رسانه و فروشگاه کتاب به زبان فارسی در وب

در این وب سایت به نقد و برسی کتاب ها خواهیم پرداخت

کتاب وب : بزرگترین رسانه و فروشگاه کتاب به زبان فارسی در وب

در این وب سایت به نقد و برسی کتاب ها خواهیم پرداخت

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «یادداشت‌های زیرزمینی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

اگر دوست دارید بدانید آدم‌های گوشه‌گیر و منزوی چطور دنیا را نگاه می‌کنند، کتاب یادداشت‌های زیرزمینی فیودور داستایوفسکی گزینه‌ی خوبی است. دیدن دنیا از چشم یک آدم تنها تجربه‌ی جالبی است. مخصوصاً اگر آدمی که کتاب یادداشت‌های زیرزمینی را از زبان او می‌خوانیم، حواس‌جمع هم باشد. حواسش به احوالات و احساسات خودش و تمام ریزه‌کاری‌ها و نقص‌های دنیا و کارهای دست و اشتباه مردم باشد. شاید این روزها بعضی از ما به این آدم‌ها بگوییم بدبین، ولی فیودور داستایوفسکی با این نظر موافق نیست. داستایفسکی می‌گوید آدمی که کتاب یادداشت‌های زیرزمینی از زبان اوست، خودش تجسم شرایطی است جامعه‌ی ما را به این شکل در آورده است:
 هم یادداشت‌ها و هم نویسنده‌اش خیالی است؛ اما آدم‌هایی مثل نویسنده‌ی  این یادداشت‌ها، نه‌تنها در جامعه‌ی  ما امکان حضور دارند، بلکه باید باشند تا تجسم شرایطی شوند که همین جامعه محصول آن است.
کتاب یادداشت‌های زیرزمینی فیودور داستایوفسکی با این جملات آغاز می‌شود:


من آدم خبیثی هستم، آقایان!... اصلاً راحتتان کنم؛ مریضم. هیچ جذابیتی هم ندارم. غلط نکنم کبدم هم مشکل دارد. بااین‌همه سر سوزنی از دردهام سر در نمی‌آورم و حقیقتش نمی‌دانم دقیقاً چه مرگم هست.

و با همین جملات تکلیف ما روشن می‌شود که با چه جور کتابی سر و کار داریم.


 خلاصه کتاب یادداشت‌های زیرزمینی


 شخصیت اصلی کتاب یادداشت‌های زیرزمینی آدم تودار و گوشه‌گیر و اهل فکری است و زندگی پیچیده و پر از تناقضی دارد. البته افکارش  و حرفایش به اندازه‌ی زندگی‌اش پیچیده نیست. از کلمه‌ی زیرزمین در اسم کتاب پیداست که این آدم از جامعه بریده است و از این گسست رنج می‌کشد. از خیلی چیزهای دیگر هم رنج می‌کشد: مهم‌تر از همه، از زندگی و از خودش. او به هیچ چیز باور ندارد. هیچ هدفی در زندگی ندارد. خودش هم می‌داند این وضع بدی است ولی قصد عوض شدن ندارد. حمیدرضا آتش برآب مترجم کتاب یادداشت‌های زیرزمینی در پایان مقدمه‌ی کتاب به‌درستی می‌گوید:


کتاب یادداشت‌های زیرزمینی یکی از آن کتاب‌هایی است که می‌توان با خود برداشت به جزیره‌ای مهجور برد و تا آخر عمر آنجا سر کرد. خواندن این رمان برای کسانی که از منظر روانی ضعیف هستند، جایز نیست. برعکس، باید روی جلدش اضافه شود: این رمان را خودستایان بخوانند تا منفجر شوند!

بخش نخست کتاب «زیرزمین» نام دارد و راوی در این بخش، خودش، دنیایش و افکار درونی‌اش را به ما معرفی می‌کنم. از تمام چیزهایی که به آنها اعتقاد ندارد می‌گوید. از چیزهایی که فکر و ذکر مردم شده ولی او اصلاً به آنها باور ندارد. این بخش از کتاب یادداشت‌های زیرزمینی انگار مقدمه‌ای است برای بخش دوم که قرار است راوی برای ما تعریف کند چطور شد که به این روز افتاد و چرا چنین نگاه تلخی به دنیا و آدم‌های اطراف و خودش دارد. در پایان همین بخش است که نگاه تلخش به دنیا را به زیبایی هر چه تمام‌تر خلاصه می‌کند:


سرانجام باید بگویم دلتنگ و ملول‌ام و هیچ کاری نمی‌کنم. نوشتن؛ راستی که انگار برای خودش کاری است. می‌گویند با کار کردن، خُلق آدمیزاد نرم و دلش پاک می‌شود. اما حتی این هم شانس می‌خواهد.


بخش دوم کتاب با عنوان «به‌مناسبت برف نمناک» با یک شعر شروع می‌شود. این بخش را راوی با تعریف کردن دنیای جوانی‌اش شروع می‌کند. زمانی که 24ساله بوده و در اداره‌ای کار می‌کرده است. سپس روحیات درونی خودش و رفتار آدم‌های اطرافش را نقد می‌کند. از درگیری‌های درونی‌اش می‌گوید. ولی از درگیری‌های بیرونی‌اش عملاً چیزی نمی‌بینیم. چون اصلاً بیرون با چیزی درگیر نمی‌شود. چیزی درگیرش نمی‌کند. راوی از آن آدم‌هایی است که هر اتفاق کوچکی در بیرون برایش می‌افتد، در درونش هزار و یک جور کلنجار و وسوسه‌ی و فکرهای پیچیده می‌بافد تا دلیلی سر هم کند؛ ولی بی‌فایده. 
در پایان این بخش، آدم‌های اطرافش و شاید خود ما را که کتاب یادداشت‌های زیرزمینی را از زبان او خوانده‌ایم به سختی نقد می‌کند که

«شما حق ندارید من را قضاوت کنید!»: ببینید، من در زندگی شخصی، کارهایی کرده‌ام که شما جرأت انجام نیمی از آنها را هم ندارید. دور و برتان را خوب نگاه کنید! ما حتی نمی‌دانیم خودِ این زندگی چه هست و چه نام دارد؟ اگر کتاب‌هامان را از ما بگیرند و تنها رهامان کنند، به‌آنی گم و پریشان می‌شویم و دیگر نمی‌دانیم چه باید بکنیم و چه نباید.

 


و داستایفسکی در پایان می‌گوید:


یادداشت‌های این آقای تناقض‌گو در اینجا به پایان نمی‌رسد؛ چون طاقت نیاورد و همین‌طور به نوشتن ادامه داد. اما به نظر می‌رسد که می‌توان همین جا دست نگه داشت


مترجم به کتاب یادداشت‌های زیرزمینی چهارده تفسیر هم اضافه کرده که به درک دقیق و عمیق افکار راوی و دیدگاه‌های داستایوفسکی کمک بسیاری می‌کند. با خواندن این مقالات می‌توان با دنیای کتاب یادداشت‌های زیرزمینی از منظر روانشناسی، فلسفه، نقد ادبی، هنر و اخلاق آشنا شد.


•    درباره‌ی فیودور داستایفسکی نویسنده‌ی کتاب یادداشت‌های زیرزمینی


در رمان «گناه از کیست؟» نوشته‌ی الکساندر هرتسن، یکی از شخصیت‌ها می‌گوید:


من روس هستم. زندگی به من آموخته است بیندیشم، اما اندیشیدن به من راه زیستن را نیاموخته است.


این جمله بهترین تعریف از قهرمانان رمان‌های داستایوفسکی و به‌ویژه راوی کتاب یادداشت‌های زیرزمینی است. فیودور داستایوفسکی در سال 1821 به دنیا آمد و در سال 1881 از دنیا رفت. زندگی پرماجرایی داشت. در 28سالگی به جرم فعالیت‌های سیاسی دستگیر و به سیبری تبعید شد. در ابتدا قرار بود اعدام شود ولی به او تخفیف خورد. نگهبانان به او نگفتند تخفیف خورده و برای ترساندن او، مراسم اعدام را برگزار کردند و درست لحظه‌ی آخر واقعیت را به او گفتند. این اتفاق تأثیر شدیدی بر تمام عمر او گذاشت. 
با شروع به نویسندگی به سرعت مشهور شد. ولی ابتلا به صرع، مرگ همسر اول و بردارش، و عادت به عیاشی و قمار، زندگی او را دچار پستی و بلندی‌های زیادی کرد. از قضا داستایوفسکی بهترین آثارش از جمله برادران کارامازوف را در اوج این اتفاقات نوشت.
داستایوفسکی بی‌‌شک در کنار تولستوی مشهورترین نویسنده‌ی ادبیات روسیه است. 150 سال از زمانی که داستایفسکی بهترین رمان‌ها و داستان‌هایش را نوشت می‌گذرد. ولی روانشناسی شخصیت‌‌های آثار او آنقدر دقیق و زنده و انسانی است که وقتی کتاب‌های او را می‌خوانیم نمونه‌ی زنده‌ی آنها را در خودمان و اطرافیان می‌بینیم.  

پشت جلد کتاب یادداشت‌ های زیرزمینی با چهارده تفسیر

آقایان! خانم‌ها! گوش کنید‍! شما یکی از دشوارترین، دراماتیک‌ترین و غیرقابل‌هضم‌ترین رمان‌ها را در دست دارید. اکنون چیزی بیش از صدوپنجاه سال از نگارش این اثر می‌گذرد؛ نخستین رمان تک‌گویی درونی و اولین جریان صدای وجدان که تاریخ ادبیات به خاطر می‌آورد؛ حتی پیشتر از ولولۀ جوشان جیمز جویس، ایتالو اِزووُ، روبرت موزیل، آلفرد دوبلین، و ژان‌پل سارتر. این رمان تسلایی اندک است که انسان‌های باهوش را به هیچ نمی‌رساند، اما دیوانه‌ها با آن حتماً به جایی می‌رسند. دُزِ بسیار قوی و کشنده‌ای دارد و برای بسیاری همان بهتر که هرگز آن را تورق نکنند.

 


•    معروف‌ترین کتاب‌های فیودور داستایوفسکی نویسنده‌ی کتاب یادداشت‌های زیرزمینی


فیودور داستایوفسکی رمان‌ها و داستان کوتاه‌های زیادی نوشته است که بهترین آنها با دقیق‌ترین ترجمه به فارسی را در زیر نام می‌بریم:

  1. بیچارگان. ترجمه خشایار دیهیمی. نشر نی
  2. همزاد. ترجمه سروش حبیبی. نشر ماهی
  3. خاطرات خانه مردگان. ترجمه محمدجعفر محجوب. انتشارات علمی و فرهنگی
  4. یادداشت‌های زیرزمینی. ترجمه حمیدرضا آتش برآب. انتشارات علمی و فرهنگی
  5. جنایت و مکافات. ترجمه احد علیقلیان. نشر مرکز
  6. قمارباز. ترجمه سروش حبیبی. نشر چشمه
  7. ابله. ترجمه سروش حبیبی. نشر چشمه
  8. شب‌های روشن. ترجمه سروش حبیبی. نشر ماهی
  9. شیاطین (جن زدگان). ترجمه سروش حبیبی. انتشارات نیلوفر
  10. برادران کارامازوف. ترجمه احد علیقلیان. نشر مرکز
     

خرید کتاب یادداشت‌ های زیرزمینی با چهارده تفسیر با ارسال رایگان

  • رامتین کریمی