کتاب وب : بزرگترین رسانه و فروشگاه کتاب به زبان فارسی در وب

در این وب سایت به نقد و برسی کتاب ها خواهیم پرداخت

کتاب وب : بزرگترین رسانه و فروشگاه کتاب به زبان فارسی در وب

در این وب سایت به نقد و برسی کتاب ها خواهیم پرداخت

۳۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خرید کتاب» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

•    توضیحاتی کلی پیرامون کتاب آثار نایاب صادق هدایت

کتاب آثار نایاب صادق هدایت، چاپ‌شده در سال 1395 نوشته‌ی جهانگیر هدایت برادرزاده‌ی او و مدیر «بنیاد صادق هدایت» است که به جمع‌آوری آثار این نویسنده‌ی مشهور ایرانی می‌پردازد.
کتاب آثار نایاب صادق هدایت، شامل آثاری از اوست که کمتر توسط عموم دیده شده است. چند داستان طنز، دو ترجمه و پژوهش‌هایی در فرهنگ عامیانه و داستانی علمی‌ ـ‌ تخیلی از جمله آثاری از اوست که در این کتاب عرضه شده است. همان‌طور که در توضیح پشت جلد کتاب آمده، هدایت در سال های 1310 تا 1325 نوشته‌هایی از خود را با نام مستعار ص. ه‍ .، منشی حضور، مسکین‌جامه و تعداد دیگری از ‌اسامی در نشریات چاپ می‌کرد و با گذشت نزدیک یک قرن از این آثار او، خواندن آن برای مردمی که نشریات را نخوانده‌اند بسیار جالب است.


•    جهانگیر هدایت، گردآورنده‌‌ی کتاب آثار نایاب صادق هدایت

جهانگیر هدایت، با جمع‌آوری کتاب‌های صادق هدایت و انتشار آن‌ها خدمت بزرگی را به جامعه‌ی ادبی ایران و عموی خود کرده است. کلیه‌ی آثار هدایت با تلاش و همت جهانگیر هدایت جمع‌آوری و مقدمه‌ی آن‌ها نیز توسط او نوشته شده است. آثار جمع‌آوری‌شده از او در کل شامل هشت مجموعه است که در سال‌های اخیر با محدودیت‌هایی که برای انتشار آثار او در‌ ایران پیش آمد، بعضی از آن‌ها در دسترس نیست. ولی در فرانسه، کانادا و آمریکا به چاپ رسیده و به زبان‌های انگلیسی و ترکی استانبولی ترجمه شده است.
از جمله دیگر آثار او که در مورد صادق هدایت نوشته شده است عبارت‌اند از:

آثار جهانگیر هدایت گردآورنده‌ی کتاب آثار نایاب صادق هدایت

  1. 36 روز با صادق هدایت
  2. نیمه‌ی پنهان سرگذشت صادق هدایت
  3.  یکصدسالگی صادق هدایت در ایران و جهان
  4. شناخت‌نامه‌ی صادق هدایت

نویسنده‌ی کتاب آثار نایاب صادق هدایت، وفاداری خود را به عمویش به حدی رساند که جایزه‌ی ادبی صادق هدایت را برگزار کرد. این مراسم از سال 1381 اجرا شده و هرساله عده‌ی زیادی از نویسندگان جوان ایران افغانستان و تاجیکستان در آن شرکت می‌کنند. همچنین او کار راه‌اندازی «خانه‌ی صادق هدایت» را نیز پیگیری می‌کند.


•    بیوگرافی کوتاهی از صادق هدایت 

صادق هدایت متولد 28 بهمن 1281، یکی از بزرگ‌ترین نویسندگان و مترجمان و روشنفکران معاصر است. او را در کنار محمدعلی جمال‌زاده، بزرگ علوی و صادق چوبک یکی از پدران داستان‌نویسی معاصر در ایران می‌دانند. هدایت را بیشتر به کتاب بوف کور و داستان‌های دیگرش می‌شناسند، ولی او ترجمه‌های ارزشمندی از نویسندگان بزرگ جهان از جمله فرانتس کافکا، ژان پل سارتر و آنتوان چخوف نیز انجام داده است که تأثیر این نویسندگان را بر آثار خود او نیز می‌توان دید.
او 19 فروردین ماه سال 1330 در 49 سالگی در پاریس خودکشی کرد و در همان جا به خاک سپرده شد.


هدایت را نویسنده‌ای می‌دانند که از زمان خودش جلوتر بود. دلیل انتساب این عنوان به او را در همه‌ی آثارش، حتی نوشته‌های پراکنده‌ای از او که در کتاب آثار نایاب صادق هدایت آمده نیز می‌توان دید. کتاب بوف کور، رمان مشهور او که یکی از بهترین آثار داستانی معاصر ایران است، درباره‌ی جوانی است که خود را در تاریخ گم کرده و با وجود فضای تاریک و افسرده، ارزش روانشناختی و ادبی بسیار والایی دارد. خواننده‌ای نیست که کتاب بوف کور را خوانده باشد و برای حداقل برای مدت کوتاهی خود را در این جهان تنها ندیده باشد.
در مقابل این آثار تاریک، هدایت آثار طنز قابل تأمل و زیبایی دارد. نمونه‌ای از آن کتاب وق‌وق ساهاب است که شامل قضیه‌ها و تعدادی داستان کوتاه است. هدایت در قضیه‌های خود وضعیت اجتماعی و سیاسی دوران خود را توصیف کرده و این طنز سیاه، ناگزیر لبخند را بر روی لبان مخاطب می‌نشاند. نمایش کوته‌فکری و سیه‌روزی ایرانیان در روزگار هدایت آدمی را به تأسف وا می‌دارد.
بعضی از کارهای ژورنالیستی صادق هدایت که در کتاب آثار نایاب صادق هدایت به چاپ رسیده قابل تأمل است و نشان از دید باز و متفاوت او به مسائل زمان خود دارد. همچنین نوشته‌هایی تحت عنوان سایه‌ی مغول، معلم اخلاق، سرگذشت ماه، مسلک علی بابا و جادوگری در ایران با همان ادبیات هدایتی خود، به دل می‌نشیند.

 


این عناوین فقط قسمتی از کتاب آثار نایاب صادق هدایت است.


•    نوشته‌های چاپ‌شده در کتاب آثار نایاب صادق هدایت

مسلک علی‌بابا که در کتاب آثار نایاب صادق هدایت آمده، مقاله‌ی طنزی است از صادق هدایت، چاپ‌شده در روزنامه‌ای به نام «علی بابا» به سردبیری پرویز خطیبی که در سال های 1320 در تهران منتشر می‌شد و در زمینه‌ی طنز شهرت و نامی داشت. در روز سه‌شنبه 16 شهریور ماه 1327 در صفحه‌ی دوم این روزنامه مقاله‌ی طنزی دیده می‌شود به نام «مسلک علی‌بابا؛ هر کی دره ما دالونیم، هر کی خره ما پالونیم». به گفته‌ی جهانگیر هدایت، این مقاله را صادق هدایت نوشته و با نام مستعار «منشی حضور» امضا کرده است.
هدایت در این نوشته مسئولین به‌اصطلاح نون‌به‌نرخ‌روزخور و دورو و ترسو را به‌شدت مورد انتقاد قرار می‌دهد. هدایت این نوشته را در دوران خود با جرئت بسیاری به چاپ رسانده و سیاست‌های حکومت عصر خود را زیر سؤال می‌برد.


هدایت در نوشته‌ی سایه‌ی مغول خود که در کتاب آثار نایاب صادق هدایت چاپ شده و در زمره‌ی کتاب‌های دیگر او مانند پروین دختر ساسان، گجسته دژ، مازیار و از این قبیل قرار می‌گیرد، به بزرگواری فرهنگ اصیل ایرانی و بی‌لطفی‌هایی که کشورهای همسایه در پی حملاتی که به این مملکت کردند به ایران روا داشته‌اند صحبت می‌کند. توصیفات هدایت چنان بی‌نظیر است که خواننده خود را در میان میدان جنگ مغول احساس می‌کند.
 
این فقط نمونه‌ی کوچکی از زبان تند و تیز و اعتراضی هدایت است. این‌گونه آثار در کارنامه‌ی هدایت کم نیستند، شاید به همین خاطر است که او را یکی از بزرگ‌ترین روشنفکران معاصر ایرانی می‌دانند. کتاب آثار نایاب صادق هدایت کتاب مناسبی برای علاقه‌مندان به شناخت بیشتر صادق هدایت و همچنین نویسندگان جوان پیرو اوست.

 

خرید کتاب آثار نایاب صادق هدایت با ارسال رایگان

  • رامتین کریمی
  • ۰
  • ۰

   کتاب نیمه تاریک وجود در نگاه نخست با نامِ بلند آوازه‌ی دبی فورد و عنوان عجیبش ما را به سمت خود می‌کشاند. فهرستِ کتاب نیمه تاریک وجود با عناوینِ جذابی چون: (به یاد آوردن خود)، (خود را از نو تعبیر کن) و... شما را وسوسه می‌کند. در یک کلام به شما بگویم نیمه تاریک وجود، اثری شگفت انگیز است؛ خواندن و انجام تمرین هایش، زندگیتان را به کلی تغییر خواهد داد؛ شما را از اسارت‌های درونی آزاد خواهد کرد و باعثِ تعادلِ روانی شما می‌شود. همه‌ی ما بخشی در درونمان داریم به نامه سایه که همان بخشی است که روابط ما را سیاه می‌کند؛ روحمان را نابود می‌کند و ما را با شکست مواجه خواهد کرد و در واقع جنبه‌ی درونیِ ماست که از دیگران پناه می‌کنیم چون، ترس داریم که در صورت آشکار کردنش دیگر موردِ قبول نباشیم... نیمه‌ی تاریک مدام به شما می گوید: آنقدرها که باید خوب، زیبا، درست، باهوش و... نیستید و عیب‌هایتان را همیشه گوشزد می‌کند و ما بیشتر مواقع اینها را باور می‌کنیم. در کتاب نیمه تاریک وجود، با سایه‌ی خود آشنا می شویم و به او دستِ دوستی می‌دهیم..

 
 
   (دبی فورد)  نویسنده ی کتاب نیمه تاریک وجود...

 


  دبی فورد نویسنده‌ی کتاب نیمه تاریک وجود است. دبی فورد، نویسنده، سخنران و معلم بزرگ و شناخته شده‌ی آمریکایی است. او کارگاه‌های آموزشی  برگزار می‌کند و به انسان‌ها در شناختِ سایه‌ی خود و کنار آمدن با طلاق یاری می رساند. او مدرک خود را در روانشناسی گرفت و خدماتِ زیادی در زمینه ی روانشناسی و معنویت انجام داد. او زندگیِ بسیاری از مردم جهان را با کتاب هایش متحول کرده است. او آموزه هایِ بودا را بسیار دوست داشت و کتاب هایش نقل قول های زیادی از بودا دارد. نیل دونالد، دبی فورد را پیشگویِ جدید و استادِ معاصر می نامد. کتابهای دبی فورد به خودشناسی و تغییرِ زندگی کمکِ فراوانی می‌کنند. 

 

دبی فورد .. نویسنده کتاب نیمه تاریک وجود

 

 

   کتاب نیمه تاریک وجود را ورق بزنیم...

 


  کتاب نیمه تاریک وجود، از ما می‌خواهد به جایِ واهمه و نگرانی، بخش های سیاهِ درونی را بیرون بکشیم؛ با آنها دوست شویم و آنها را با تمام وجود به عنوانِ جزئی از خودمان قبول کنیم؛ ما برای پیروزی و آرامش به همه‌ی بخش هایِ خوبُ بد و زشتُ زیبایمان نیاز داریم. در سایه وجودیمان اعجازی نهفته است که تا به آن نفوذ نکنیم، نخواهیم دید؛ ما اسارت های زیادی داریم: همیشه در تلاشیم خود را خوب جلوه دهیم، همیشه در بندِ نظراتِ دیگرانیم، برای تأیید گرفتن می‌جنگیم... ما اسیریم؛ اسیرِ همه‌ی اینها و تا زمانی که سایه را بی ترس به همه نشان ندهیم، طعمِ واقعیِ آزادی را نخواهیم چشید؛ ما احساساتِ بسیاری را در سرکوب نگاه داشته ایم و همین احساساتِ سرکوب شده در مواقعِ بحرانی زندگی، به اغراق در می‌آیند و باعثِ آسیب به خود یا دیگری می شوند. ما باید این احساساتِ سرکوب شده ای که در سایه قرار دارند را بشناسیم و به آنها آگاه شویم. تنها با شناختنِ سایه، خود را خواهیم شناخت. شناختِ سایه ما را از فرافکنی ها و قضاوت ها نجات می دهد و نه تنها به صلح با خود بلکه به صلح با آدمها و دنیا در می‌آییم و صاحبِ آرامشی عجیب خواهیم گشت...
 

    وقتی با سایه‌ی خود آشتی کردید، در زندگیتان چه رخ می دهد؟


   در کتاب نیمه تاریک وجود، می خوانید که پس از آشتی با سایه: آزاد، رها و راحت خواهید شد، دیگر نیازی نیست بیشترِ وقت و انرژیِ خود را صرفِ اثباتِ خود، تعریف از خود، دفاع از خود و تظاهر کنید؛ دیگر مدام دروغ نمی‌گویید که اشتباهاتِ خود را مخفی نگاه دارید و... و از این پس آزادانه تصمیم میگیرید و بدون توجه به نظرِ دیگران و تنها با باورِ خود عمل می کنید و انرژیِ  درونیتان را صرفِ رسیدن به خواسته هایتان خواهید نمود. شادی، سرزندگی، آرامش و قدرتی که بعد از این خواهید یافت، قابلِ تصور نیست؛ دست از قضاوتِ خود  بر خواهید داشت؛ در رابطه با دیگران هم با درکِ بیشتری رفتار می‌کنید، می پذیرید که آن ها هم مثلِ شما در درونشان تاریکی هایی دارند، کمتر قضاوتشان می کنید و مدام عیب هایتان را فرافکنی نخواهید کرد. آشتی با سایه، دنیایی از صلح و آرامش در اطرافتان خواهد ساخت و از رنج هایتان کاسته خواهد شد. زخمهایِ قدیمی درمان می شوند و شما آسوده خواهید گشت. 

 

نیمه تاریک وجود


   شما در کتاب نیمه تاریک وجود، نور را خواهید یافت...


  همه‌ی خصوصیاتی که بد می‌دانیم و از دیگران مخفی می کنیم نظیر: دروغگوی، ضعیفی، حسادت، حساسیت، خساست و... در سایه است اما در کنار اینها جنبه‌های روشن، استعدادها و توانایی‌های ما هم در سایه قرار دارند. ما با پنهان کردنِ به عمدِ سیاهی ها، جنبه های مثبت خود را نیز از دست میدهیم. بهتر است واقعیتِ خود را ببینید، با آن رو به رو شوید، این همان چیزی است که شما را به اوج می رساند، استعدادهایتان را شکوفا و زندگیتان را سرشار از پیروزی می کند. قسمتهای سیاهی که با رنجِ بسیاری سعی در مخفی کردنش دارید، در حقیقت آنقدرها هم که تصور می کنید پنهان نمی ماند و درست جایی که انتظارش را ندارید، بیرون می آید و همه آن را خواهند دید. سایه شما را در زندان اگرها، اماها و ای کاش ها می اندازد. چقدر زشتم، ای کاش چشمانِ زیباتری داشتم... کاش بلند قدتر بودم، اگر باهوش تر بودم واین چرخه تا ابد ادامه خواهد داشت اگر سایه را بیرون نکشید. نفیِ سایه، زندگیِ عذاب آوری برای شما خواهد ساخت؛ روشنایی را از شما دور و زندگیتان را تاریک خواهد کرد. مثلا شما همیشه صفتِ ضعیف بودنتان را مخفی کرده اید و ترسیده اید کسی آن را ببیند. خب ضعف را از سایه بیرون بکشید، بگذارید همه آن را ببینند، به هر حال هرکس عیب هایی دارد.. حالا به قدرت هایِ خود بیاندیشید، حتما لحظاتِ زیادی را پر قدرت گذرانده اید؛ حال آن ها را بهتر می بینید... بعد از دیدنِ سایه، دیگر سفیدِ محض یا سیاهِ تیره برایتان نامفهوم است و هر چیز یا هرکس را ترکیبی از خوب و بد خواهید دید و همین باعث میشود از این به بعد، چیزی را با دلیلِ سیاهی، به اعماق فرو نبرید و سرکوب نکنید یا در آنچه سفید می پندارید، مبالغه نکنید؛ این تعادل و هماهنگی است که آرامشِ روحی را در پی دارد. 

 

   تمرین ها در کتاب نیمه تاریک وجود...


   از جذاب ترین بخش هایِ کتاب، تمرین هایی است که دبی فورد برای شما ارائه می دهد تا بخش هایِ سیاه خود را بیرون بکشید. اینکه هم از ایرادها می گوید و هم راهِ حل می دهد، بسیار جذاب است. تمرین ها آنقدر جالب هستند و نتایج شگفت انگیزِ آنها آنقدر راه گشاست که برای انجامشان، نمی‌توانید صبر کنید. آشتی با سایه نه تنها رابطه‌ی شما با خودتان بلکه رابطه‌ی شما با دنیا و آدم ها را بهبود می‌بخشد و اصلاح می کند؛ شگفت انگیز است اما هر آنچه در شما هست در دیگران و هر چیز در دیگران است، در شما هم موجود است! خب... کمی گیج کننده است اما واقعیت دارد. هرچه در دیگری آزارتان می دهد، در شما نیز وجود دارد و آن چیزی که در دیگری تحسینِ شما را در پی دارد، در شما نیز هست. کتاب چنان این موضوع را برای شما باز می کند که گویا در مدتی کوتاه تمام رنجش هایتان از دیگران محو می شود و رابطه هایتان اصلاح می گردد. شما بزرگ، باشکوه و پر از جاذبه هستید، فقط کافی است که کتاب نیمه تاریک وجود را بخوانید و تمرین هایش را انجام دهید تا شکوه خود را زیر خاکها بیرون بکشید...

 

   شما در کتاب نیمه تاریک وجود، با خودتان مواجه می شوید..


  شما در کتاب با خودِ واقعیتان مواجه می شوید و این مواجه شدن شاید ابتدا سخت باشد اما در نهایت شیرین و آرامش بخش است. کتاب با آوردن داستانهایی، با زبانی ساده، روان و به دور از هر پیچیدگی، سایه و روانِ ما را برایمان باز می کند؛ مثال می آورد و قدم به قدم ما را در شناختِ سایه یاری می کند، تمرین می دهد تا ما آنچه آموخته ایم را در عمل به کار گیریم. خواندنِ تجربه های زندگیِ خودِ دبی فورد، از زبانِ خودش و با بیانِ تأثیرگذارش، بسیار خواندنی است. دبی فورد در گذر از یک مرحله‌ی سخت از زندگی این کتاب را می نویسد و همین باعث الهام بخشیِ کتاب نیمه تاریک وجود  است. دبی فورد در این کتاب ما را به سفری هیجان انگیز به درون خود می برد، افکار و درونیاتش را برایمان باز می‌کند و سایه‌ی خود را نشانِ ما میدهد و این جسارت را در ما ایجاد می کند که ما هم به اعماقِ وجودمان، به دقت نگاه کنیم، بر خاطرات و تجربیاتمان دست بکشیم و یکی یکی سایه‌ها را بیرون بیاوریم تا تبدیل به نورِ زندگیمان گردند. در هر فصل، ساده و روان مرحله‌ای از سایه آموزش داده می شود، دبی فورد از تجربیاتش می گوید و در نهایت تمرینهای هر فصل ما را با خودمان آشتی می دهند و ما با دنیا، کائنات، خود و همه‌ی موجودات هماهنگ، یکپارچه و در صلح خواهیم شد... دبی فورد قدم به قدم مراحل مختلف سایه را به ما می‌آموزد...

 

نیمه تاریک وجود

 

   یافتنِ سایه ها در کتاب نیمه تاریک وجود...

 


  در کتاب نیمه تاریک وجود یاد می گیریم چگونه حتی سایه های بسیار عمیق را آشکار کنیم. برخی از سایه ها در جایی پنهانند که دسترسی به آنجا چندان آسان نیست اما اینجا فرافکنی به کمک ما می‌آید تا چیزی را که امکان داشت هیچگاه نبینیم، بیابیم. شما در حالتی دفاعی، بخشهای منفیِ خود را به دیگران نسبت می دهید، همان ها، همان منفی ها، بخش های بسیار مهمی از سایه‌ی شما را آشکار می‌کنند. در بازیِ آشتی با سایه هر لحظه غافلگیر می شوید و بُعدی از خود را می بینید و دیگران را هم، همانطور که هستند و خارج از فرافکنی ها خواهید شناخت. با عبارت هایی که به زبان می آوریم؛ با گفتنِ می دانم ها.. اینکه سعی داریم به دیگران بفهمانیم، همه چیز را می دانیم یا بلدیم و باورِ این ها، کم کم این دروغ ها را باور خواهیم کرد و به دنبالِ هیچ تغییری نخواهیم رفت اما زمانی که این پرده ها را کنار بزنیم، سیاهی ها را ببینیم و از آنها نترسیم، گنج های زیرِ خاک هم بیرون می آیند و ما در کنار همه‌ی نقص ها، بزرگی و شکوهِ خود را نیز خواهیم دید. دبی فورد با آوردنِ مثال از آدمهای معمولی ما را در پرده برداری از سایه کمک می کند؛ شاید با شخصیت های داستانهای کتاب نیمه تاریک وجود، همذات پنداری کنیم و در شخصِ داستان خودمان را بیابیم. 
   سخن آخر در کتاب نیمه تاریک وجود...
   کتاب نیمه تاریک وجود، شما را در مقابلِ یک آیینه قرار می‌دهد! شما را با سوالاتی عجیب مواجه می‌کند؛ حالت‌هایِ مختلف شما را جلوی خودتان نمایان می‌گرداند و در نهایت، نورُ تاریکی و طلا و سیاهی را همزمان جلویِ چشمان شما قرار می‌دهد. شما دیگر نیازی به پنهان کاری ندارید؛ شما شفاف و زلال هستید و زندگیتان هر روز نوری جدید بر شما می‌تاباند. وقتی سایه را با تمرینها دیدید، نوبت به آن می‌رسد که صاحبش شوید و درباره‌ی رفتارهایتان از خود سوال کنید. شاید برای قبول کردن بعضی خصوصیات راحت تر باشید و پذیرشِ برخی برایِ شما سخت‌تر باشد اما در نهایت این، خودِ شما هستید. با پذیرشِ تمام و کمالِ سایه، اولین چیزی که نصیبتان می‌شود، خاموش شدنِ گفتگوهایِ مغزی شماست آرامِ خیال؛ شاید این همه‌ی چیزی باشد که ما در نتیجه‌ی هر تلاشی منتظرش هستیم. عشق به خود تأثیر بعدیِ این پذیرش است و دوست داشتنِ خود، آغازِ تغییرِ روابط و جهانِ پیرامون است؛ حال نوبت به ترمیمِ خود می‌رسد و ساختن خود از نو.. اگر به خود رسیدگی نکنید و بر دردها مرهم نگذارید، آینده، استعدادها، توان و انرژی شما در زندگیِ گذشته بر باد می‌رود؛ خوب نگاه کنید و قسمت‌هایی که از گذشته دوست نداشتید، سرکوب کردید و پایین فرستادید را بیابید، آشکار کنید و بر آنها مرهم بگذارید. آرام آرام به نقطه‌ای خواهید رسید که مسئولیتِ همه‌ی آنچه در حالِ حاضر هستید را می‌پذیرید و برای تغییرش، نقطه‌ی رجوع خودتان خواهید شد.. این کاری است که کتاب نیمه تاریک وجود با شما می‌کند؛ اکنون دیگر زمان آن رسیده که با تمامِ نیرویِ روحتان برخیزید و شکوفا شوید، از شکوفایی نترسید..کتاب نیمه تاریک وجود همه‌ی اینها را در ده فصل، به شما می‌آموزد و در پایان کتاب، شما کسی که شروع به خواندن کردید، نخواهید بود. 
 

   خرید کتاب نیمه تاریک وجود با ارسال رایگان

  • رامتین کریمی
  • ۰
  • ۰

خرد سرخپوستان اثر دون میگوئل روئیز  یکی از بهترین کتاب هایی است که پیشنهاد می شود حتما آن را بخوانید. در این کتاب انگیزشی موضوعات مهمی نوشته شده است که در زندگی تمام ما کاربردهای فراوانی دارد. در این کتاب از میثاق هایی سخن گفته شده که انسان با خود می بندد.

میثاق همان عهدهایی است که انسان با خود می بندد. کمی فکر کنید شما چه عهدهایی را با خود بسته اید. اگر بیشتر توجه کنید می بینید که اکثر پیمان هایی که با خود بسته ایم منفی هستند. برای مثال شما با یکی از دوستان خود مشکلی پیدا می کنید و با خود عهد می کنید که دیگر با او ارتباطی برقرار نکنید. برای آشنا شدن با کتاب چهار میثاق این مطلب را دنبال کنید.

4 میثاقی که در این کتاب وجود دارند عبارتند از:

  1. با کلام خود گناه نکنید.
  2.  هیچ چیز را به خود نگیرید.
  3.  تصورات باطل نکنید.
  4.  همیشه تمام تلاش خود را انجام دهید.

 

بر طبق کتاب چهار میثاق ما همواره در رویایی قرار داریم. فرق ندارد خواب یا بیدار باشیم. در واقع فرق بین خواب و بیداری این موضوع است که در بیداری به جسم و مادیات وابسته هستیم اما در خواب این وابستگی وجود ندارد. هر روز هزاران هزار فکر در ذهن ما تولید می شوند افکاری که شاید زندگی را برایمان سخت می سازند و در واقع تله‌هایی هستند که اجازه نمی دهند ما به راحتی در زمان حال زندگی کنیم. اگر یاد بگیریم که چگونه ذهن خود را کنترل نماییم و افکار مزاحم را از خود دور نماییم، می توانیم به آگاهی زندگی کردن در زمان حال برسیم. اگر توجه کنید اغلب ما در گذشته و یا آینده زندگی می کنیم بدون توجه به زمان حال. ما هر روز با خود و دیگران و با خدای خود عهدهایی می بندیم اما بر اساس کتاب چهار میثاق، میثاق هایی که انسان با خود می بندد مهم تر از بقیه است و در واقع شخصیت و باورهای فرد را به وجود می آورند. میثاق های بسیاری با خود داریم اما کاری که باید انجام دهیم این است که میثاق های منفی مثل میثاق های ساخته شده بر اساس ترس یا نفرت را کنار بگذاریم و میثاق هایی بر پایه عشق بنا کنیم.

در مطلب زیر چهار عهد موجود در کتاب چهار میثاق را با هم مرور می کنیم:

 

میثاق اول در کتاب چهار میثاق: با کلام خود گناه نکنید

 

 

اولین میثاق در کتاب چهار میثاق درباره ی کلام است. شما می توانید با کلام و طرز صحبت کردن خود دنیا را عوض کنید. شاید باور نکنید اما با هین کلام شما جهنم و بهشت خود را بسازید. زبان ابزاری قدرتمند در زندگی ماست.

اول از همه باید این را بدانید که تمام افکار و احساسات منفی در واقع گناه هستند. زمانی که شما در ذهن خود افکار منفی دارید یعنی در حال گناه کردن هستید. حال اگر این افکار منفی را به زبان بیاورید که گناه محض است. شاید با کلام منفی شما زندگی یا عقاید کسی دگرگون شود. زیرا همانطور که می دانید ما انسان‌ها از همدیگر تاثیر زیادی را از کلام یکدیگر می‌گیریم. شاید یک حرف از نظر شما کوچک باشد ولی در یک فرد تاثیر بسیار زیادی بگذارد. مثلا غیبت کردن را در نظر بگیرید که شاید در جامعه ما به یک عادت روزانه تبدیل شده. در دین ما گفته‌اند که غیبت کردن از دیگران از گناهان کبیره به حساب می آید. اگر بخواهیم به طور علمی و روانشناسانه به این موضوع نگاه کنیک خارج از دین یا مذهب، پی می‌بریم که غیبت کردن و بد گفتن از افراد دیگر مانند ویروسی است که قبل از هر کسی ذهن ما را دچار مشکل می کند. طبق کتاب چهار میثاق در واقع ما تمام انرژی ذهن و مغزمان را صرف کارهای منفی می کنیم در حالی که می توانیم از همین انرژی در جهت پیشرفت خودمان استفاده نماییم. پس اگر بد گفتن گناه محسوب می شود یعنی برای خودمان ضرر دارد.

امروزه بر اساس قوانین فیزیک این موضوع به اثبات رسیده است که تمام کلام و گفته های انسان دارای شعوری هستند. طبق آزمایشی محققان دریافته اند که اگر کلام مثبت را در کنار آب بگوییم مولکول های آب به شکل زیبایی در می آیند در حالی که با گفتن کلمات منفی شکل مولکول های آب زشت و بد شکل می گردند. پس توجه داشته باشید که تمام کلماتی که از دهن شما خارج می شوند شعوری دارند که باعث می شوند در جهان هستی بازتاب های منفی یا مثبتی داشته باشند.

بر اساس کتاب چهار میثاق به جای اینکه با کلام خود گناه کنیم می توانیم از آن در جهت رشد و شکوفایی استفاده کنیم و عشق را در محیط اطرافمان گسترش دهیم. باور کنید اگر عشق در شما جریان پیدا کند تمام محیط اطراف و نزدیکانتان نیز از این موضوع بهره خواهند برد. البته این کار راحتی نیست و باید تلاش زیادی برای آن بکنیم.

 

 

میثاق دوم در کتاب چهار میثاق: هیچ چیز را به خود نگیرید

 

 

حتما برای شما هم اتفاق افتاده است که در جمعی کسی مطلبی را گفته است و شما به خود گرفته اید، با خود فکر کرده اید که آن حرف را به شما زده است و به اصطلاح حرفی را غیر مستقیم به شما انتقال داده است. بعضی ها هم هستند که هر چه حرف‌های غیر مستقیمی به آنها حتی با قصد هم زده شود به خود نمی گیرند و انگار نه انگار که کسی حرفی را به آنها گفته است. این افراد قدرتمند هستند و اجازه نمی دهند کسی با کلام منفی خود احساسات آنها را درگیر کند.

 بر طبق کتاب چهار میثاق اگر شما هم جزوء افردی هستید که هر چیزی را به خود می‌گیرید باید توجه داشته باشید که افراد در دنیای خودشان زندگی می کنند و شما اطلاعی از منظور واقعی آنها ندارید. شاید اصلا شما اشتباه متوجه شده‌اید و طرف مقابل اصلا قصد غیر مستقیم صحبت کردن را نداشته است. تمام افراد دنیای خاص خود را دارند و با شما یکی نیستند. پس بهتر است دست از این رفتار خود بردارید و به گفته ها یا منظور دیگران تمرکز ننمایید.

اگر به این رشد برسیم و قدرت این را داشته باشیم که حرف هیچ کسی چه مثبت و چه منفی روی ما تاثیر نگذارد می توانیم عشق را در زندگی جاری کنیم و از تمام لحظات زندگی خود لذت ببریم. اینگونه هیچ کس یا هیچ حرفی نمی تواند باعث آزردگی روحی و روانی ما گردد. اگر ترس از قضاوت دیگران را کنار بگذاریم تازه می فهمیم که تا به حال به خاطر خودمان زندگی نکرده ایم و فقط ترس این را داشته ایم که دیگران در مورد ما چه فکری می کنند. رها شدن از قضاوت اطرافیان اولین قدم برای راه یابی به آزادی در زندگی است.

بهتر است به جای تمرکز کردن به فکر و عقیده دیگران، باورها و عقاید صحیح خود را بسازید و به زندگی خود عشق را وارد سازید. اگر احساس خوبی نسبت به خود داشته باشید و اعتماد به نفس و رضایت کامل را از خودتان را احساس نمایید زندگی تبدیل به بهشتی زیبا می شود و دیگر در جهنم افکار و قضاوت های دیگران نمی سوزیم.  بر اساس کتاب چهار میثاق در واقع ما در همین دنیا نیز بهشت و جهنم را تجربه می کنیم. انسان وابسته که برای دیگران زندگی می کند داخل جهنمی مهلک است و انسانی که خود واقعیش را پیدا کرده و قدرت تصمیم فقط با خود اوست در بهشت زندگی می کند.

 

میثاق سوم در کتاب چهار میثاق: تصورات باطل نکنید

 

 

بیشتر انسان ها در تصورات خود اتفاقاتی باطل و منفی را خلق می کنند که تاثیر بسیار بدی بر روی زندگی آنها دارد. در واقع ذهن ما این تصورات را باور کرده و در دنیای خارجی آن ها را خلق می کنند. مثلا یک اتفاقی می افتد شما در ذهن خود تصوراتی بسیار منفی و بد از آن می سازید در حالی که در اصل این اتفاق اینطور نیست و فکر شما یک تصور باطل است.  طبق کتاب چهار میثاق بدین شکل به طور نا خودآگاه شما همواره دنبال یک مشکل و نتایج منفی هستید.

اصلا قرار نیست با خود اینطور بیندیشیم که همه انسان ها شبیه ما فکر می کنند و تفکراتی مثل ما دارند. هر کسی دارای شخصیت و باورهای منحصر به فرد خودش می باشد. شما نمی توانید تصور کنید که دیگران چگونه قضاوت می‌کنند یا احساس می کنند.بنا بر کتاب چهار میثاق در ذهن خود قضیه های عجیب و غریب نسازید. این افکار تصورات باطل شما هستند.

وقتی در ذهن ما فکری ایجاد می شود مغز آن را تجزیه و تحلیل می کند و می خواهد که آن را بشناسد و برای آن جوابی داشته باشد تا بالاخره به حس امنیتی که باید دست یابد. در ذهن ما میلیون ها سوال وجود دارد و ذهن برای پاسخ دادن به آنها سراغ تصورات باطل می رود. بر اساس کتاب چهار میثاق گاهی این تصورات به باورهای ما تبدیل می شوند و ضعف و اشکال های اساسی در مورد ارتباط با دیگران به وجود می آید. شاید اگر قدرت و شهامت کافی را برای تحقیق کردن درباره ی سوالاتی که در ذهن داریم را داشته باشیم هیچ کدام از این تصورات نادرست پیدا نمی شدند.

پس کاری که برای رها شدن از تصورات باطل ذهنی خود باید انجام دهید این است که از خودتان سوال کنید که آیا این باورها واقعا حقیقت دارند یا ساخته ذهن نادرست ذهن خود من می باشد. قطعا با پاسخ دادن به تمام سوالاتی که در ذهن دارید می‌توانید از شر این افکارها و باورهای غلط رهایی یابید. اشکال کار ما این است که عجول هستیم و حوصله ی کافی را برای به دست آوردن اطلاعات درست را نداریم. اگر تمام مسائل موجود در اطرافمان را به طرز صحیحی درک کنیم و بدون پیش داوری حرکت نماییم می توانیم واقعیت های موجود در اطراف خود را ببینیم و خود واقعیمان را به نمایش بگذاریم. کتاب چهار میثاق را حتما مطالعه نمایید.

 

 

میثاق چهارم در کتاب چهار میثاق: همیشه تمام تلاش خود را بکنید.

 

 

به یاد داشته باشید در انجام هر کاری باید تمام تلاش خود را انجام دهیم. در انجام سه میثاق قبلی نیز باید از تمام تلاش خود بهره بگیرید. البته این بیشترین تلاش در شرایط متفاوت فرق دارد مثلا فرض کنید روزی که سالم هستید تمام تلاش شما در خصوص انجام شغل خود با زمانی که دچار بیماری هستید فرق دارد.بر اساس کتاب چهار میثاق مسئله مهم این است که در هر موقعیتی که هستید بهترین خودتان باشید و کم نیاورید.

وقتی شما تمام آنچه را که در توان دارید را انجام می دهید نسبت به خودتان احساس خوبی می کنید و از خودتان رضایت خواهید داشت. البته اگر دچار اشتباهاتی نیز شوید باید از آنها درس بگیرید و در دفعات دیگر آنها را تکرار نکنید. اگر شما کاری را برای پول یا مقام خاصی انجام می دهید شاید تمام تلاش خود را نکنید. اما وقتی به کاری علاقه مند هستید بهترین خودتان می شوید و تمام آنچه را که در توان دارید نشان می دهید. پس داشتن علاقه و انگیزه بسیار مهم است.

 بر طبق کتاب چهار میثاق برای اینکه از کلام مثبت استفاده نماییم ، چیزی را به خود نگریم و تصورات باطل نداشته باشیم باید همیشه از بیشترین تلاش خود بهره ببریم.

 

میثاق های قدیمی خود را بشکنید:

 

 

برای رهایی از میثاق های قدیمی و غلط خود باید کارهایی را انجام دهیم تا دیگر در اسارت افکار منفی قرار نگیریم.

  1. آگاهی خود را افزایش دهید. اگر آگاه تر باشید دست از باورهای غلط خود برمی دارید. لیستی از عهدهای منفی و محدود کننده خود تهیه نمایید و سعی خود را بکنید که کم کم آنها را از زندگی خود خارج نمایید.
  2. بر رفتارهای خود تسلط بیشتری داشته باشید. ما هر روز مقداری از انرژی به خصوصی را در اختیار داریم. رفتارهای خود را کنترل کنید و اجازه ندهید که انرژیتان تحلیل برود. به جای تمرکز کردن روی موارد منفی سعی کنید با خود واقعیتان زندگی کنید و از قضاوت های دیگران نترسید.
  3.  هر روز این را به خود یادآور شوید که هر لحظه ممکن است فرشته مرگ سراغتان بیاید و زندگی در این دنیا برایتان تمام شود. شاید عمر طولانی داشته باشید ولی هیچ کس نمی داند که فردا باز هم نفس خواهد کشید یا نه. پس اصلا ارزش ندارد که برای دیگران یا قضاوت‌هایشان نگران باشیم و نتوانیم جوری که خودمان می خواهیم زندگی کنیم. با به یاد داشتن مرگ بیشتر از لحظه های عمرتان لذت می برید و به این موضوع پی خواهید برد که امکان دارد فردا این فرصت زندگی کردن را از دست بدهید. پس بهترین خودتان باشید.

 

خرید کتاب چهار میثاق با ارسال رایگان در سایت کتاب وب

  • رامتین کریمی
  • ۰
  • ۰

   کتاب صید ماهی بزرگ با کلماتِ مراقبه، هوشیاری و خلاقیت که بر جلدش نوشته شده، نظر هرکسی را جلب می‌کند. کتاب صید ماهی بزرگ به خصوص برای کسانی که در شروع کاری به دنبال ایده‌های ناب هستند، مفید است؛ ذهنشان را آرام، فعال، زنده و قوی می‌نماید و برای به قلاب انداختن ایده‌های بزرگ و خاص، آنها را  به اعماقِ وجودشان می‌برد، این کتاب هوشیاری و قدرتِ ذهنتان را رشد می‌دهد تا بهترین ایده‌ها را شکار کنید. کتاب صید ماهی بزرگ، مراقبه را به شما می‌آموزد تا روز به روز خلاق‌تر و شکوفاتر شوید و در یک کلام شما را به عمیق‌ترین جای درونتان می‌برد؛ جایی که در آن خلاقیت، ایده‌های عالی، سکوتِ رشد دهنده و آرامش موج می‌زند؛ نوشته‌هایش شما را با درونتان آشنا می‌کند و به شما یاد می‌دهد که هر چیز، شادی، رشد و اعجاز همه و همه از درون آغاز می‌گردد. کتاب صید ماهی بزرگ شما را با نیروی شهودتان آشنا می‌کند؛ نیرویی که دری است به سوی هر پیشرفت و تحقق آرزوهایتان و شما را آزاد و رها از هر منفی می‌گرداند. مراقبه‌ای که در کتاب صید ماهی بزرگ به آن بارها اشاره می‌شود شما را از زندانِ خشم‌ها و ترس‌ها نجات می‌دهد.
 

درباره‌ی دیوید لینچ، نویسنده‌ی کتاب صید ماهی بزرگ

  دیوید لینچ، نویسنده‌ی کتاب صید ماهی بزرگ از بهترین کارگردانان دوره‌ی ماست. 3بار نامزد جایزه‌ی اسکار شده است. فیلم‌های تأثیرگذارش مدام تحسین می‌شوند و بسیار خلاق است. پس از آشناییش با مراقبه، زندگی، افکار و درونش به کلی تغییر کرد و در این کتاب ما را به دنیایِ مراقبه فرا می‌خواند. لینچ راه دستیابی به بزرگترین ایده‌‌ها را به ما نشان می‌دهد. دیوید لینچ راه ورود به جهانِ جدیدی را برای ما باز می‌کند که سراسر آرامش، رشد و شکوه است.

 

مختصری در خصوص کتاب صید ماهی بزرگ اثر دیوید لینچ


  کتاب صید ماهی بزرگ را ورق می‌زنیم و هربار غافلگیر می‌شویم که آشنایی با درون و شهود چه تأثیراتِ عجیبی بر ما می‌گذارد و چگونه در کاری که عاشقش هستیم ما را سرشار از نبوغ و شکوفایی می‌کند. کتاب به خصوص حرف های زیادی برای فیلم سازان دارد. تخیل را در آنها قوی می‌کند؛ تخیلی که هرچند بزرگ، واقعیت زندگی شما را خواهد ساخت. این کتاب برای هنرمندان و به خصوص اهالیِ سینما بسیار مفید خواهد بود؛ از روند هجومِ ایده ها، پردازشِ ایده‌ها و تبدیلش به فیلم می‌گوید و دریچه‌ای است به سوی خلق هنرهای خاصی که دقیقا از درون آمده‌اند و به شما یادآوری می‌کند که با مراقبه، هوشیاری شما رشد می‌کند و در نتیجه‌اش درک و فهم شما از اطرافتان رشد می‌نماید. کتاب، ما را تا رشدِ خلاقیت پیش می‌برد و به ما جادویی عجیب را نشان می‌دهد که در آن بزرگترین‌ها را می‌توانیم خلق کنیم؛ کتاب از ما می‌خواهد با روش‌هایی ناب، لایه‌های سطحیِ وجودمان را کنار بزنیم و به اعماق دریایی برسیم که پر از ماهی‌های خارق‌العاده است.

 

کتاب صید ماهی بزرگ ما را به کجا می‌برد


  کتاب صید ماهی بزرگ، دست می‌گذارد بر منحصربه فردیِ خاصِ ما و آن را آشکار می‌کند و  ما را به دنیایِ عجیبِ درونمان می‌برد که پر از شگفتی و معجزه است، جایی که حتی نمی‌دانستیم وجود دارد! نگرانی‌های ما را برطرف می‌کند و ترس‌هایِ ما را به شجاعت تبدیل می‌نماید؛ در واقع جسارت و بی‌پرواییِ اعماقِ ما را بیرون می‌کشد تا با ایده‌های بزرگمان، خلق کنیم. مراقبه، درِ ورود به ایده‌های بزرگ و خاص، خلاقیتِ عجیب و رشدِ هوشیاری است؛ چیزی که بارها و بارها در کتاب به آن اشاره شده است. تعریف‌های دیوید لینچ از سینما و نوعِ برخوردش با سینما در کتاب جذاب و خواندنی است. با نوشته‌های کتاب، آرام آرام به این پی می‌برید که اطرافتان هرچه دارد و ندارد، دقیقا آیینه‌ی درونیِ خود شماست و بهتر است با نفوذ در درون، آنچه می‌خواهید را تغییر دهید. در هرحال و در هر مسیری از کار یا خلق هنر که باشید، از بین هزاران ایده در ذهنتان، تعداد زیادی، اضافی و نامناسب است و باید بتوانید این را تشخیص دهید و با جستجو در عمقِ وجودتان، خاص‌ترین ایده را بیابید و کتاب دقیقا شما را به عمقِ وجودتان راهنمایی می‌کند. 

 

در لابه لای جملات کتاب صید ماهی بزرگ به چه می‌رسیم؟


   در لا به لای جملات ِ کتاب به خودمان و هویتِ واقعیمان می‌رسیم؛ ما در ذات، قوی، هوشمند و فوق‌العاده ایم و تنها باید با سکوتِ درونمان ارتباط بگیریم تا با سرعتِ نور به سرزمینی ناشناخته از درونمان راه یابیم که دقیقا شبیهِ سرزمینِ عجایبِ آلیس است. مراقبه جامعیتِ ذهنی، گیرایی، سرعت انتقال و پردازش را در شما به طرز شگفتی افزایش می‌دهد و شما را شادتر و پرانرژی تر می‌‌کند؛ همین باعث می‌شود در پیش بردن کارهایتان هم با کیفیت تر عمل کنید و هم سریع تر... دیوید لینچ با گریز زدن به خاطرات و روند ساختِ فیلم‌هایِ خود به شما نشان می‌دهد که افزایشِ تمرکز شما با مراقبه، چگونه بر تمامِ زندگیتان مؤثر خواهد شد. کتاب شما را به جادویِ یوگی های هندی می‌رساند و آنجا با آرامشی عجیب مواجه می‌شوید که خودتان هم می‌توانید صاحبش گردید. زندگیِ شما پس از ارتباط گرفتن با عمقِ درونتان چنان عمیق و پر از صعود خواهد گشت که تعجب می‌کنید چطور زندگیِ سطحیِ قبلی را تحمل می‌کردید؛ در واقع در خلالِ جملات کتاب به خودِ خودتان می‌رسید و قدرتی را می‌یابید که پیش از این در زندگیتان ندیده بودید. 

 

سینمای دیوید لینچ در کتاب صید ماهی بزرگ


  قصه‌ی شکل گیریِ فیلم‌های منتقد پسندِ دیوید لینچ را در کتاب از زبانِ خودش خواهید خواند و خواهید دید که در مسیر فیلمهای خوش ساختش چگونه ایده‌ها را پیدا و پردازش می‌کرده است. مراقبه، لینچ را به قدرتِ ماوراییِ روحش وصل می‌کرده و همین شورِ درونی در فیلم‌هایش جاری می‌شده؛ اشکالاتِ کارش و ناهماهنگی‌ها را در مراقبه و سکوت کشف می‌کرده و مدام در حالِ دمیدنِ روح و اعجاز در فیلم‌هایش بوده است. او به جایی بسیار عمیق در درونش می‌رفته تا هوشیاریش را گسترش دهد و با رشدِ درکش، ساخته‌هایش را متعالی تر کند. افزایش درک و فهم از هر چیز، یکی از نتایجِ شیرینِ مراقبه است. لینچ در کتابش به فیلم‌سازان توصیه می‌کند سختیِ کار را با رسوخ در عمقِ خود، آسان کنند و شادتر شوند چراکه در شادی، ذهن فعال‌تر عمل می‌کند. آنقدر نکاتِ شیرین از پروسه‌ی ساختن فیلمهایِ دیوید لینچ در کتاب هست که برای هر کارگردان و اهلِ سینمایی، می‌تواند کلاسِ درسِ بزرگی باشد. 

 

کتاب صید ماهی بزرگ شما را عمیق می‌کند.


  کتاب صید ماهی بزرگ شما را عمیق، ایده هایتان را بزرگ و کارهایتان را خاص و برند می‌کند؛ چراکه با درونتان آنها را رقم زده اید و اثر انگشتِ شما که مشابهش در دنیا نیست، بر آنها خورده است. وقتی با درونتان کارها را انجام می‌دهید، نه نیاز به تقلید دارید نه تعریفِ بیش از حد از کارتان و نه تلاشهای فرسایشی بلکه آرام و مطمئن پیش می‌روید و خلاقانه ترین اثرها را می‌سازید. بعد از مراقبه‌ها با خودتان چنان آشتی می‌کنید و چنان باور به خود در شما شکل می‌گیرد که دیگر از نشان دادنِ هویتِ واقعیتان ابایی ندارید و کاملا خودتان می‌شوید. در این کتاب از عشقِ وافرِ لینچ به سینما، ایده پردازی و مراقبه می‌خوانیم و هیجان زده می‌شویم که خودمان هم با مراقبه، هر روز اوضاعِ بیرونیمان را بهبود بخشیم. مراقبه تا جایی برای لینچ مفید و مثمرثمر بوده که بنیادی بر پا کرده برای آموزش جهانیِ آن.. مراقبه از دیدِ لینچ، چنان بر قدرت و توانِ شما می‌افزاید که در برابر هر چیز در دنیا محکم تر و درست تر رفتار خواهید کرد.
 

مراقبه، همه‌ی آنچه در پیِ بهبودش هستید، اصلاح می‌کند.


   شاید تلاشهای بسیاری در زمینه‌ی کارتان کرده اید و آگاهیِ زیادی کسب نموده اید اما هنوز نتیجه‌ی دلخواهتان را کسب نکرده اید؛ در کتابِ صید ماهی بزرگ می‌خوانید که با مراقبه، جهتِ تلاش‌هایتان را به سمتِ تغییر و شکوفایی ببرید و خودتان را از طریقِ درونتان تغذیه کنید تا قوی و قوی تر شده و در دنیا بهتر و بهتر عمل کنید. در کتاب از تعادل در همه چیز، شناختِ خود و رابطه با درون برای تغییر اوضاع می‌خوانید؛ با مراقبه محکم، زلال و شفاف می‌شوید و اجازه‌ی دخالت به دیگران را نمی‌دهید و با قدرت در کارتان پیش خواهید رفت. اینکه کارگرانی قوی، از روندِ ساختِ فیلم‌هایش و ماجراهایِ پیش آمده حینشان بنویسد، بسیار جذاب، شیرین و آموزنده است و دید هر هنرمندی را رشد خواهد داد. کتاب صید ماهی بزرگ همچنان به چیزهایی که بعد از یافتنِ ایده به آنها نیاز داریم، اشاره می‌کند تا ایده‌ها در حدِ ایده نمانند و تبدیل به اثری با شگوه گردند. البته باید بدانید که مراقبه اثرات زیاد و شگفت انگیزی دارد، نه فقط یافتن ایده. بلکه توان، شور و هنرِ خلق را در شما افزایش می‌دهد و خواهید دید از همیشه شادتر و تواناتر گشته اید. 

 

کتاب صید ماهی بزرگ به ما یاد می‌دهد که مراقبه، باعث می‌شود به اطرافمان نور و انرژی دهیم


  در کتاب صید ماهی بزرگ می‌آموزیم که مراقبه ما را سرشار از شادی، خوشبختی، آرامش و توان می‌کند؛ همه‌ی اینها از درون ما به اطراف سرازیر می‌شود و ما می‌توانیم تاریکی‌ها را روشن کنیم و بر همه‌ی اطرافمان تأثیر بگذاریم. مراقبه شما را به جادویِ معنویت می‌رساند؛ این جادو وجودِ شما را زلال می‌کند و شما این پاکی را در بیرون نمایان می‌کنید و از خود تأثیری سراسر مثبت بر جا می‌گذارید؛ بی هیچ منفی و سیاهی... مراقبه باعث می‌شود همه‌ی خودتان چه قسمتهای خوب و چه قسمتهای نادرست را بشناسید، چه احساس شادی و چه غمتان را درک کنید، چه آرامش و چه عصبانیت را در خود نگاه کنید و در نهایت از همه‌ی حس‌ها برای خلق کمک بگیرید اما در زندانِ منفی‌ها اسیر نشوید و مثبت‌ها را تقویت کنید. مراقبه، تجربه‌یِ آگاهانه‌یِ خلق و تأثیر بر دنیاست؛ تجربه ای که از اعماقِ وجودتان شکل گرفته و بر اعماقِ جهان ثبت می‌شود. مراقبه درد را از شما دور می‌کند؛ پذیرش و ایمان را در شما رشد می‌دهد و شما با ایمان، شادی و آرامشتان، اثرهای شگفت انگیزی خلق خواهید نمود. شاید شما در کارتان در حالِ انجام اشتباهاتِ خطرناکی باشید، به خصوص اگر دستی بر فیلم و سینما دارید، این اشتباهات را با لینچ مرور کنید و به بررسی کارهایتان بپردازید. ایده رنگ، نور، معجزه و روح در کارهای شماست، آن را جدی بگیرید و در انتخابش دقت کنید. با مراقبه‌ی درست و دقیق، رازهایی برایتان فاش می‌شود و به نقطه ای در درونتان می‌رسید که پر از شکوه است؛ میتوانید دستتان را دراز کنید و تکه ای از این شکوه، راز و قدرت را بیرون بیاورید و بعد با آن اثری به یاد ماندنی خلق کنید. 

 

کلامِ آخر در کتاب صید ماهی بزرگ


   در کتاب با مراحلِ مختلفِ مراقبه‌ها آشنا می‌شویم؛ در واقع همه‌ی مراقبه‌ها ما را به عمق نمی‌برند و باید انواع آن را بشناسیم و بیاموزیم و قطعا باید صبورانه و پیوسته انجامش دهیم تا به نتایجِ شگفت‌آورش دست یابیم. بزرگترین دستاوردِ مراقبه، خودت شدن می‌باشد؛ وقتی خودت شوی و با درونت مواجه گردی، قدرتهای عظیمِ روحیت را خواهی شناخت و دیگر کمتر چیزی آزارت خواهد داد؛ در واقع رنج‌ها را با قدرت پشت سر خواهی گذاشت؛ رؤیاهایت را تفسیر خواهی کرد و از هرکدام چیزی خواهی آموخت. کتاب صید ماهی بزرگ، با تمرکزش بر درون، شما را با دریایِ شادیِ وجودتان آشنا میکند . وقتی دل به آن دریا زدید، اعجاز و شکوه را خواهید دید و بهترین‌ها در انتظارتان خواهد بود. لینچ در کتاب به شیرینی از روندِ جذابِ ساختِ فیلم‌هایش می‌گوید و در هر کدام چیزی را به می‌آموزد و در آخر از ما می‌خواهد با مراقبه‌ی هر روزه و همیشگی، از تاریکی‌ها و ترس‌ها خارج شویم و به شجاعت، نور و شادی برسیم. کتاب صید ماهی بزرگ را اگر در شروعِ انجام کاری هستید، بخوانید تا چنان به شما دید دهد و در رشدِ خلاقیت و هوشیاریتان تأثیر بگذارد که بعد از پایانِ کتاب و انجام آنچه گفته، همه چیز را در حالِ تغییر ببینید. همه در تلاشهای فرسایشی غرق هستند و در سطح، بدون شادی پیش می‌روند اما اگر این کتاب را بخوانند، به جایی از عمق و درونشان می‌روند که پر از جادوست و این جادوها، دنیای بیرونشان را کن فیکون خواهد کرد. 

 

خرید کتاب صید ماهی بزرگ با ارسال رایگان 

  • رامتین کریمی
  • ۰
  • ۰


با عنوان انگلیسی (How to be lovely: The Audrey Hepburn way of life)، کتابی در حوزه نگاه به زندگی است که بعد جدیدی از زندگی از دید یکی از بهترین ستاره های سینمای هالیوود، آدری هپبورن ارائه می‌دهد.
این کتاب، نوشته خاصی از کتاب‌های مربوط به زندگینامه هنرمندان و مشاهیر محسوب می‌شود که بیشتر نگاه و سبک زندگی را در برمی‌گیرد. 


درباره‌ی نویسنده‌ی  کتاب راهنمای دوست ‌داشتنی بودن به روش آدری هپبورن


ملیسا هلسترن، نویسنده آمریکایی کتاب راهنمای دوست ‌داشتنی بودن به روش آدری هپبورن می‌باشد که این کتاب اولین کتابی است که او به مرحله چاپ رسانده است، او در شیکاگو زندگی می‌کند و در دانشگاه میسوری شهر کلمبیا تحصیل کرده است.
او خود را یک مدیر خلاق می‌داند، که با بسیاری از شرکت‌های بزرگ در زمینه توسعه استراتژی، تبلیغات و برندسازی فعالیت می‌کند، همچنین او یک تیم بازاریابی را در زمینه بازاریابی محتوا، تجربیات مشتریان و برنامه‌های آنلاین هدایت می‌کند.
ملیسا هلسترن به عنوان یک نویسنده آزاد، از طرفداران سخت آدری هپبورن، شخصیت و نوع زندگی وی بود که در سال 2002 این کتاب را منتشر نمود، او کسی بود که بیان کرد، آدری هپبورن متخصص هنر زن بودن است. 
ملیسا هلسترن، در کتاب راهنمای دوست ‌داشتنی بودن به روش آدری هپبورن خواهان این است که مانند یک دختر متفکر و خوش‌بین، به ابعاد مختلف زندگی هنرپیشه محبوب سینما، آدری هپبورن و رمز و رازهای محبوبیت، صمیمیت و زیبایی او و همچنین، مبارزاتش در طول زندگی و نحوه برخورد با آنها بپردازد.

 

آدری هپبورن، راهنمای همگان برای دوست داشتنی بودن


آدری هپبورن با نام اصلی آدری کاتلین راستن (1929-1993) ستاره نوستالژیک هالیوود و مدل بریتانیایی هلندی‌تبار متولد بلژیک بود، وی به آخرین معصوم سینما معروف است.
آدری از زمان کودکی به شدت عاشق رقص باله بود، او اولین بار در صحنه تئاتر استعداد هنری خود را به رخ کشید، نمایشی با عنوان «ژی ژی» اثر یک نویسنده فرانسوی، او با حضور در این نمایش توانست دروازه ورود خود به دنیای بازیگری، هنر و شهرت را پیدا کند.
ستاره فیلم‌های عشق در بعدازظهر، داستان راهبه، صبحانه در تیفانی، تعطیلات رمی، ستاره زیبای من و ... میان عاشقان در سینما و آثار هالیوودی جایگاه بسیار ویژه‌ای دارد، او به خاطر نقش‌های جذاب و درخشان در فیلم‌ها بسیار مورد تحسین همگان قرار گرفته است، او چهار بار نامزد جایزه اسکار و یک بار هم بخاطر بازی در فیلم تعطیلات رومی‌ برنده این جایزه با ارزش شد، همچنین او بخاطر بازی در این فیلم، تنها زنی بود که توانست همزمان سه جایزه، اسکار، بفتا و گلدن گلوب را کسب نماید.
از جمله آثار مهم دیگر او عبارت است از: معما، سابرینا، چگونه یک میلیون بدزدیم، عمارت‌های سبز، پاریس در تب و تاب، رابین و ماریان و ...
آدری هپبورن در سال 1952 با مرد جوانی به نام جیمز هانسون نامزد کرد، اما پس از مدت کوتاهی از او جدا شد، آدری در سال 1954 در هنگام فیلمبرداری فیلم جنگ و صلح با مل فرر آشنا شد و سپس با او ازدواج کرد، این دو زوج سینمایی در سال 1960 دارای فرزند پسری به نام شان شدند، آدری در سال های 1965 و 1967 سقط جنین را تجربه نمود و در نهایت در سال 1968 از هم جدا شدند. در سال 1969 آدری در یک سفر دریایی با یک روانپزشک ایتالیایی به نام آندره دوتی ازدواج نمود و از او در سال 1970 صاحب فرزند پسری به نام لوکا شد، در نهایت او در سال 1982 از آندره دوتی نیز جدا شد.
او علاوه بر زبان‌های مادری خود، یعنی انگلیسی و هلندی به زبان‌های ایتالیایی، فرانسوی و اسپانیایی نیز تسلط داشت.
آدری در نهایت در سال 1993 زمانی که 63 سال سن داشت، به دلیل بیماری نادر سرطان آپاندیس، در سوئیس درگذشت و در همان جا به خاک سپرده شد، آخرین اثر سینمایی که از او به یادگار مانده است فیلم همیشه می‌باشد.
آدری در دنیای پوشاک و مد سبک خود را به سوی ساده بودن روانه می‌کرد، سبک ساده جذاب او همیشه مورد توجه دوستداران و علاقمندان وی و دنیای مد قرار می‌گرفت و مدلی مناسب برای دختران بود، سبک پوشش او هنوز هم مورد توجه دوستداران وی است و طرفداران زیادی را داراست.
او علاوه بر موفقیت در آثار سینمایی‌اش و نامزدی و کسب جایزه اسکار، به فعالیت‌های نیکوکارانه و بشردوستانه در قبال کودکان و نیازمندان بسیار معروف بود و رفتار و شخصیت مهربانانه وی در هالیوود شهره عام و خاص بود.
فعالیت‌های انسان دوستانه آدری هپبورن در طول جنگ جهانی دوم همیشه بخش مهمی‌ از زندگینامه رسمی‌ او بود. بازیگر زن بریتانیایی در طول جنگ به هلند رفت، زیرا مادر هلندی او معتقد بود که این کشور به دلیل بی‌طرفی امن خواهد بود اما با این حال نازی‌ها حمله کردند. هپبورن، مانند میلیون‌ها نفر دیگر، وقتی نازی‌ها جیره غذایی را برای هلندی‌ها قطع کردند، تقریبا گرسنه بود. چهره تلخ غمگین او ناشی از بدرفتاری‌هایی بود که در طول جنگ دیده بود، او برای حمایت از مقاومت مردم هلند، درآمدهای خود از اجراهای باله را خرج آنان می‌کرد.
در دورانی که آدری هپبورن زندگی می‌کرد، نژادپرستی عمدتاً قابل قبول و نهادینه شده بود و خیلی‌ها به آن بی توجه بودند، از جمله افرادی که به انتقاد از این مسئله پرداخت و به آن توجه می‌کرد، آدری هپبورن بود، وی بیانیه‌ای جسورانه مبنی بر عدم نژادپرستی داد و در هر جوامعی و این موضوع را به طور دائمی‌ زشت و غیر قابل قبول می‌دانست.
آدری در طول سال‌ها تلاشش این بود، صدای خود را به طور مستقیم در مورد موضوعات مهم که نگرانی زنان بسیاری در جهان است، به گوش همگان برساند، از جمله: شغل و کار کردن زنان، زندگی عاشقانه آنها، مادر بودن و روابط مادرانه که تمام این مسائل در کتاب راهنمای دوست ‌داشتنی بودن به روش آدری هپبورن ذکر می‌شود.

 

 

سبک زندگی منحصر به فرد آدری با توجه به کتاب راهنمای دوست داشتنی بودن به روش آدری هپبورن


کتاب راهنمای دوست ‌داشتنی بودن به روش آدری هپبورن در حقیقت یک سبک زندگینامه روانشناسانه محسوب می‌شود، در حالی که تاریخچه‌ی زندگی این بازیگر موفق را بیان می‌کند، دلایل موفقیت و سبک زندگی آدری را هم بیان کرده است.
یک ستاره‌ی سینما که از نظر خیلی‌ها ممکن است بی‌عیب و نقص و کامل به نظر بیاید و یک زندگی دست نیافتنی داشته باشد، اما آدری هیچ‌وقت سعی نکرده خودش را بدون عیب و نقص نشان دهد، در این کتاب هم به تمامی‌ این نکات اشاره می‌کند. در واقع افراد موفق به طور ناگهان و یک‌ شبه موفق نمی‌شوند.
این بازیگر موفق حتی در دوران پیری هم تلاشی برای تغییر خودش و تبدیل شدن به آدری هپبورن هجده ساله نکرد و کاملاً شبیه یک زن پیر معمولی به نظر می‌رسید و رفتار می‌کرد، در واقع با استفاده از ذهن قوی‌اش و با اعتماد که به خودش داشت، نیازی به ایجاد یک ظاهر همه پسند برای دیگران نداشت.
در بسیاری از موارد، نویسندگانی به نوشتن کتاب زندگی آدری، نزدیک شدند، اما او هرگز موافقت نکرد، او انسان دوست داشتنی بود که موفقیت را به عنوان یک بازیگر، یک مادر و یک انسان خیر یافت.
آدری شاید یک زندگی جذاب را سپری نکرده باشد اما به جرأت می‌توان گفت که زندگی کاملش را انجام داد، او یک مدل الهام‌بخش و مداوم برای زنان امروز است و او راه خود را در قلب میلیون‌ها نفر پیدا کرد که مایل بودند درست مانند او باشند.

 

نوع نگارش و فصل های کتاب راهنمای دوست ‌داشتنی بودن به روش آدری هپبورن 


نویسنده کتاب راهنمای دوست ‌داشتنی بودن به روش آدری هپبورن را، بر اساس موفقیت‌ها و شکست‌ها، زندگی و حرف‌های هنرپیشه محبوب دنیای هالیوود، بازخوانی مصاحبه‌های او، حرف‌ها و نظرات دوستان، آشنایان و نزدیکان او با نثری صمیمی، در قالب ده فصل به نگارش درآورده است، این فصول خواننده را بارها و بارها به سبک زندگی، نقطه نظرات، راه و روش‌های زندگی دوست داشتنی و همچنین تفکرات آدری و راه‌های رسیدن به شادی و خوشبختی نزدیک می‌کند.
عناوین این ده فصل عبارت است از:

1.شادی
2.موفقیت
3.سلامتی
4.عشق
5. خانواده
6. دوستی
7. رضایت
8. سبک
9. شهرت
10.انسانیت

کتاب راهنمای دوست ‌داشتنی بودن به روش آدری هپبورن، بیشتر شباهت فراوان به مستند زندگی واقعی یا مصاحبه‌های تلویزیونی با افراد نزدیک به یک شخصیت معروف را دارد، به این معنا که دارای داستان مشخص نیست که با شخصیت اصلی کتاب و زندگی اش همراه شوید بلکه برش‌هایی است از حرف‌ها و نقل قول هایی از افرادی که به آدری هپبورن نزدیک بوده‌اند.
در کتاب راهنمای دوست ‌داشتنی بودن به روش آدری هپبورن به جمع‌آوری برخی از نقل قول‌های الهام‌بخش از مصاحبه‌های بسیاری که او در سراسر دوران حرفه‌ای خود انجام داده است، پرداخته می‌شود و دارای عکس‌های زیبا از او نیز است. یادگاری شگفت‌انگیز برای هر طرفدار او در سرتاسر جهان، خواندن این کتاب بسیار لذت‌بخش، با اطلاعات خوب، ساختار مناسب و سرگرم کننده است. 


مفاهیم با ارزش کتاب راهنمای دوست ‌داشتنی بودن به روش آدری هپبورن 


در کتاب راهنمای دوست ‌داشتنی بودن به روش آدری هپبورن، به درس‌هایی جذاب از زندگی پرداخته می‌شود که به شیرین کردن زندگی بسیار کمک خواهد کرد، درس‌هایی که از زندگی پر فرازونشیب یکی از بهترین زنان تاریخ خواهیم گرفت.
در این کتاب در مورد شخصیت یک زن ستاره هالیووده صحبت شده، که چرا بعد از چندین و چند سال هنوز کسی نتوانسته است جایش را بگیرد، نه بخاطر چهره، اندام و صدای فوق‌العادش یا نه بخاطر تکنیک‌های بازیگری عجیب و خارق‌العادش بلکه بخاطر اینکه آدری به شدت خودش بود، ستاره شدن هدفش نبود بلکه مهربان بودن، زن بودن، مادر بودن و انسان بودن هدفش بوده است.
آدری هپبورن هیچ وقت در هالیوود خانه‌ای نخرید چون کار در سینما براش اولویت نبود اون بلافاصله بعد از تموم شدن فیلم برداری به باغچه خودش در سوئیس برمی‌گشت چون زندگی کردن در کنار خانواده و آشپزی برای پسران و همسرش برایش در اولویت بود، او عشق را در خانواده، امنیت و سادگی می‌دید نه شهرت و ستاره بودن.


در کتاب راهنمای دوست ‌داشتنی بودن به روش آدری هپبورن این‌طور بیان می‌شود که زیبایی تکرار نشدنی آدری بخاطر سادگی عجیب ظاهرش بود، او همیشه عقیده داشت باید همیشه منظم و زیبا بود ولی نه در حدی که خودت را به یک ماشینی تبدیل کنی که مدام وظیفه ماسک گذاشتن رو پوستت رو خواهد داشت.
آدری با وجود بسیاری از مشکلات همچون از دست دادن پدرش، آسیب‌هایی از جنگ، سقط جنین و ازدواج های ناکام، موفق به غلبه بر این بدبختی‌ها شده و به ما یادآوری می‌کند که با وجود تمام حوادث سخت و عجیب زندگی می‌توان به انسان و زنی تبدیل شد که دارای شخصیت، سبک زندگی، ظرافت و قدرت است.
در کتاب راهنمای دوست ‌داشتنی بودن به روش آدری هپبورن، بیشتر این‌طور بیان می‌شود که آدری زندگی را برای زندگی کردن می‌خواست، برای لذت بردن از هر نفس در زندگی، لذت بردن از زن بودن و مهم تر از آن انسان بود، لذت بردن از نگاه به آنهایی که دوست داری یا وقت گذراندن با آنها، لذت بردن از حمایت‌های انسان دوستانه و دیدن لبخند بر روی لب‌های کسانی که به کمک تو نیاز دارند. 
ما بیشتر از هر زمانی در زندگی خود تنهاییم، بیش از حد به کار مشغولیم، تاکیدمان به مسائل بیهوده در زندگی است، ما تا حدودی فراموش کرده‌ایم که واقعا چه چیزهایی در زندگی دارای ارزش می‌باشد، مشکلات خود را بزرگ کرده‌ایم و سختی‌های زیادی به دلمان راه می‌دهیم، او در کتاب راهنمای دوست ‌داشتنی بودن به روش آدری هپبورن به ما می‌آموزد که چطور زندگی خود را کنترل نماییم و بتوانیم با تمام مشکلات و سختی‌ها به زندگی خود بپردازیم و رشد کنیم.

 

خرید کتاب راهنمای دوست داشتنی بودن به روش آدری هپبورن با ارسال رایگان

  • رامتین کریمی
  • ۰
  • ۰

کتاب «جای خالی سلوچ» نیز یکی از هزاران کتاب در میان آثار فاخر ادبیات ایران است که باید آن را در لیست کتاب‌هایی که باید پیش از مرگ خواند قرار دهید. این کتاب از برترین آثار فارسی است؛ به هزاران دلیل که در این مقاله خواهید خواند. ما در اینجا از اهمیت کتاب «جای خالی سلوچ» برای شما می‌گوییم و کارنامه‌ی محمود دولت‌آبادی و کتاب «جای خالی سلوچ» را معرفی می‌کنیم. پس از خواندن این مقاله شما همه‌ی آن‌چه را که لازم است در رابطه با کتاب «جای خالی سلوچ» خواهید دانست و بی‌شک اقدام به خرید این کتاب و خواندن آن خواهید کرد. کتاب‌هایی که در ادبیات ما وجود دارند هر کدام دارای ویژگی‌های منحصر به خود هستند و با هر کتاب می‌توان دریچه را رو به سوی زندگی‌های دیگر گشود و در داستان‌ها همراه با شخصیت‌های کلیدی این کتاب‌ها زندگی کرد. در بررسی کتاب «جای خالی سلوچ» نوشته‌ی محمود دولت‌آبادی همراه ما باشید.
 

 
درباره‌ی محمود دولت‌آبادی نویسنده‌ی کتاب «جای خالی سلوچ»

محمود دولت‌آبادی نویسنده‌ی پرآوازه و مشهور فارسی‌زبان در سال 1319 و در مرداد ماه چشم به جهان گشود. این نویسنده‌ی مشهور در دولت‌آباد سبزوار چشم به جهان گشوده است. دولت‌آبادی فقط رمان ننوشته؛ تا به حال چندین نمایشنامه و فیلمنامه نیز به رشته‌ی تحریر درآورده است. در سال 1338 دولت‌آبادی به تهران مهاجرت کرد و در کلاس‌های بازیگری و تئاتر ثبت‌نام کرد و در تئاتر نیز ایفای نقش داشته است. در میان آثار برگزیده‌ی ادبیات ایران شما چندین اثر را از محمود دولت‌آبادی خواهید دید. معروف‌ترین اثر وی که به عنوان طولانی‌ترین رمان ایرانی نیز از آن یاد می‌شود کتاب «کلیدر» است. کتاب «کلیدر» در ده جلد و سه هزار صفحه نوشته شده است. محمود دولت‌آبادی را به عنوان یکی از پیشگامان نگارش رمان‌های طولانی می‌دانند و به عقیده‌ی علی‌محمد افغانی نویسنده‌ی کرمانشاهی، دولت‌آبادی احیاکننده‌ی ادبیات بومی است. محمود دولت‌آبادی علاوه بر اینکه نویسنده است اصلاح‌طلب نیز هست و همواره فعالیت‌های سیاسی داشته است؛ دولت‌آبادی پیش از انقلاب 57 چندین بار به زندان‌های ساواک افتاده بود. کتاب‌های محمود دولت‌آبادی به زبان‌های انگلیسی، فرانسوی، هندی، ایتالیایی، عربی و کردی نیز ترجمه شده‌اند و این نویسنده‌ی بزرگ در کشورهای خارجی نیز طرفداران خود را دارد. دولت‌آبادی جوایز بسیاری را از جمله نشان شوالیه‌ی هنر و ادب فرانسه، لوح زرین بیست سال داستان‌نویسی و مَن بوکر را برنده شده است. کتاب «جای خالی سلوچ» یکی از کتاب‌هایی است که محمود دولت‌آبادی در این سال‌ها نوشته است؛ برای آشنایی با این رمان در ادامه نیز همراه ما باشید.
 

خلاصه‌ی کتاب «جای خالی سلوچ»

یک روز صبح مرگان از خواب برمی‌خیزد و سلوچ را رفته می‌یابد. مرگان، سلوچ، هاجر، ابروا و عباس در زمینج با عنوان یک خانواده زندگی می‌کنند. عباس بزرگ‌ترین پسر خانواده است و به قماربازی علاقه دارد، ابروا عشق پدر و پسری کاری است، هاجر نیز دختر کوچک خانواده و همدم مرگان است. اما مرگان شخصیت اصلی داستان است و همان‌طور که دولت‌آبادی در نوشته‌ی پشت جلد گفته است قصد دارد بیان کند که زنان نیز همانند مردان در مشکلات و سختی‌های زندگی می‌جنگند و تمامی مصائب زندگی را تاب می‌آورند و پابه‌پای دیگران وقتی که لازم بشود با فردایی مبهم رودررو می‌شوند، تنها با این تفاوت که این رفتارها زیبایی بیشتری را در خود به همراه دارند. در کتاب «جای خالی سلوچ» ما با خانواده‌ی چهارنفری مرگان در غیاب سلوچ و با مصائب و دشواری‌هایی که این خانواده باید پشت سر بگذارند همراه می‌شویم؛ از یک‌شبه پیر شدن عباس و فروش سهم خدا زمین گرفته تا ازدواج هاجر و پیشنهادهای بی‌شرمانه‌ای که به مرگان می‌شود. در کتاب «جای خالی سلوچ» می‌توانید چهره‌ی زشت فقر را ببینید و در غیاب پدر خانواده تلاش‌های مرگان را برای سالم و سرپا نگه داشتن خانواده‌اش تا زمان بازگشت سلوچ خواهید دید و درد و رنج آن‌ها را با تمام وجود لمس خواهید کرد.

مطالعه‌ی پیشنهادی: معرفی کتاب «قلعه‌ی حیوانات» شاهکار جورج اورول
 
نقد کتاب «جای خالی سلوچ»

همان‌طور که گفتیم کتاب «جای خالی سلوچ» از برگزیده‌ترین آثار محمود دولت‌آبادی است چراکه در این کتاب دولت‌آبادی بیشتر به مرگان و رنج و دردی که تحمل می‌کند پرداخته است و خواهیم دید که چگونه مرگان همچون شیرزنی گلیم زندگی خودش و بچه‌هایش را از آب بیرون می‌کشد. رمان «جای خالی سلوچ» با ظرافت و صرف وقت بسیاری نوشته شده است و به گفته‌ی خود دولت‌آبادی طرح اصلی این رمان در 4 سال حبس او در زندان‌های ساواک پرورده شده و تنها در 70 روز و پس از خروج از زندان نوشته شده است. در تمامی صحنه‌های کتاب شما شاهد آن هستید که دولت‌آبادی به‌دقت و با ظرافت هرچه تمام‌تر شخصیت‌ها و وقایع را توصیف کرده است به گونه‌ای که انگار در تمامی آن‌ها حضور دارید و می‌توانید با تمامی شخصیت‌ها بالاخص مرگان همزادپنداری داشته باشید. در این رمان به‌شدت شاهد افکار و تفکرات مردسالارانه خواهید بود و می‌بینید که پس از ناپدید شدن سلوچ همه‌ی مردان داستان می‌خواهند برای مرگان و دخترش سرپناهی ایجاد کنند اما مرگان با استفاده از فکر خود و باوری که به قدرت‌هایش دارد چنین اجازه‌ای را به کسی حتی دو پسر خود نمی‌دهد.
همچنین در کتاب «جای خالی سلوچ» همواره می‌بینیم که فقر از دری وارد می‌شود، ایمان از در دیگر خارج می‌شود. چرا که تمامی شخصیت‌های این رمان ادعای باخدا بودن دارند اما زمانی که بحث پول پیش می‌آید تنها به فکر منافع خود هستند.


 تهیه و خرید کتاب «جای خالی سلوچ»

ناشران زیادی اقدام به چاپ کتاب «جای خالی سلوچ» کرده‌اند و نمونه‌های مختلف این کتاب در بازارها دیده می‌شود اما معتبرترین آن‌ها مربوط به نشر چشمه است. برخی از فروشگاه‌های آنلاین کتاب، رمان «جای خالی سلوچ» را با امضای خود محمود دولت‌آبادی به فروش می‌رسانند و می‌توانید این کتاب را با قیمتی مناسب از تمامی فروشگاه‌ها خریداری کنید. همچنین می‌توانید کتاب‌های محمود دولت‌آبادی را در خارج از کشور نیز از سایت آمازون و یا کتاب‌فروشی‌های معتبر تهیه کنید، چراکه همان‌طور که دیدید کتاب‌های محمود دولت‌آبادی به زبان‌های بسیاری ترجمه شده‌اند و در سراسر جهان شناخته‌شده هستند.


خرید کتاب جای خالی سلوچ با ارسال رایگان

  • رامتین کریمی
  • ۰
  • ۰

بر خلاف متون علمی که به راحتی قادر به برگردانده شدن به زبانهای متنوع هستند، شعر پدیده‌ایست درگیر ادبیات که برای هر زبان و هر ملت مفهوم منحصر به فرد خود را دارد. به همین خاطر است که خواندن شعری که زبان اصلی آن اسپانیایی است به فارسی دشوار است. اما اشعار پابلو نرودا را به فارسی هم میتوان خواند و از تصویر سازی و لطافت حاضر در هر سطر لذت برد. این امر برخاسته هم از ترجمه‌ی خوب و روان مترجمین، و هم تصویرسازی قدرتمند شعر پابلو نرودا در کتاب هوا را از من بگیر، خنده ات را نه می‌باشد.



 مروری بر کتاب هوا را از من بگیر، خنده ات را نه

 


پابلو نرودا در حالی نوشتن کتاب هوا را از من بگیر، خنده ات را نه را در سال 1952 به پایان رساند که در تبعید در جزیره  کاپری به سر میبرد. طبیعت این جزیره به قدری زیبا بود که الهام بخش نرودا در سرودن اشعارش گشت. (این جزیره مکان فیلمبرداری فیلم “ایل پوستینو: پستچی” بوده است.) نرودا که تحت تاثیر لطافت این مکان دل انگیز قرار گرفته بود، اشعار پر احساس خود را سرود و به ماتیلدا اروشا، معشوقه اش تقدیم کرد. هرچند وی توانست با فاصله چند ماه این کتاب هوا را از من بگیر، خنده ات را نه را به صورت ناشناس در تعداد بسیار محدود منتشر کند، اما نسخه اصلی در سال 1963 برای اولین بار به صورت رسمی منتشر شد. نرودا سالها بعد با ماتیلدا اروشا ازدواج کرد. 
نرودا اساسا شاعری فعال محسوب می‌شد، اگر تمام اشعار او را یک جا جمع کنیم حجم بسیار زیادی را در بر خواهند گرفت. اشعار عاشقانه‌ی نرودا که در کتاب هوا را از من بگیر، خنده ات را نه آورده شده است، عناصر رابطه‌ای عاشقانه بین دو نفر را با عشقش به میهن و طبیعت دلربا پیوند می‌دهد و گیرایی شعر او بسیار تخیل برانگیز است. یکی از ویژگی‌های دیگر شعر او را می‌توان توجه زیاد او به جزییات دانست. نرودا به همه چیز به چشم امر الهام بخش می‌نگریست و کوچکترین عناصر محیط در شعر او اثر خود را می‌گذاردند. 
شعر نرودا را با چند عنصر می‌توان به خوبی شناسایی کرد، لطیف بودن و پرداختن به عشق اصلی ترین ویژگی شعر اوست. اما وی که یک مبارز سیاسی هم هست، از انتقال اندیشه‌ی خود در شعر هراسی ندارد. وطن دوستی و وطن پرستی او را در برخی از اشعارش می‌توان دید. توجه به جزئیات و خلق لحظه‌های خارق العاده نیز از ویژگیهای شعر او محسوب می‌شوند، در جایی که میگوید “برای من موی توست که بافه‌های گندم را از هم جدا میکند”، صحنه‌ی شور انگیزی از تلاقی موی معشوق و گندمزار تداعی کرده است.


درباره‌ی پابلو نرودا: شاعر کتاب هوا را از من بگیر، خنده ات را نه

 

پابلو نرودا چهره‌ای نیست که کسی نشناسد. وی نه تنها برای مردم شیلی، بلکه برای مردم دیگر کشورهای جهان نیز چهره ای شناخته شده است. نفتالی ریکاردو الیسر ریه‌س باسوآلتو  با نام مستعار پابلو نرودا، دیپلمات، سناتور و شاعر نوگرای شیلیایی است بود که در سال 1904 در شیلی متولد شد. از همان کودکی طبع ادبی داشت و نسبت به شعر و ادبیات از خود علاقه نشان می‌داد. پس از رفتن به دانشگاه شیلی و انتشار اولین مجموعه‌ی شعرش، شهرت وی بیشتر شد و با شاعران و نویسندگان دیگر آشنایی میافت. چند سال به کار دفتری در دولت شیلی مشغول بود تا اینکه در جریان جنگ داخلی اسپانیا بیش از هر زمان دیگری درگیر سیاست شد و نسبت به کمونیسم گرایشات تندی پیدا کرد. هنگام سرکوب مبارزات کارگری در شیلی، وی سخنرانیهای تندی بر ضد حکومت کرد و مدتی به زندگی مخفی پرداخت. در همهی این برههها وی از سرودن دست نمیکشید تا اینکه در سال 197‍1 برندهی جایزهی نوبل ادبیات گردید.  وی چند روز پس از کودتای ژنرال پینوشه در شیلی و کشته شدن آلنده در اثر علتی که گفته می‌شد بخاطر بیماری است، درگذشت. هرچند عده ای معتقدند به دلیل حمایت سرسخت او از آلنده، مرگ او مشکوک است. ادعای راننده‌ی او بعدها ادعا کرد که نرودا پس از رفتن به بیمارستان با وی تماس گرفته و از تزریق ماده‌ای مشکوک که موجب سوزش معده‌ی او میشود خبر داده است. در سال 2013 بر مبنای این ادعا نبش قبر نرودا صورت گرفت و بدن وی تحت آزمایش‌هایی برای تشخیص وجود سم در بدن او کالبد شکافی شد. 

 

هرچند گفته شده که نرودا در حال ترتیب سفری به مکزیک بود که دولتی در تبعید بر علیه پینوشه را رهبری کند و کودتای او را براندازد و این میتواند اصلی ترین علت مرگ مشکوک او باشد، تاکنون وجود سم مشخصی تایید نشده است. پس از مرگ پابلو نرودا طرفداران وی تحت شدیدترین تدابیر امنیتی مراسم یادبودی برگزار کردند و آن مجلس را تبدیل به محفلی برای اعتراض به حکومت کردند. نیروهای امنیتی خانه‌ی نرودا را تخریب کردند و آثار و کتابهای او را از بین بردند.

 


پابلو نرودا یکی از شاعرانی است که تا آخرین لحظه‌ی حیاتش از عشق و احساس سرود و آتش تند سیاست هم نتوانست طبع لطیف او را تحت تاثیر قرار دهد و اشتیاق وی را برای سرودن خاموش سازد. به همین دلیل است که همیشه با جوهر سبز می‌نوشت و به همین دلیل است که گابریل گارسیا مارکز، نویسنده‌ی سرشناس اهل کلمبیا وی را یکی از بزرگترین شاعران قرن لقب داده است. 
او در کتاب «بانوی اقیانوس و صد غزل عاشقانه» اشعاری عاشقانه سروده است، در حالی که رنگ و بوی شعرش در کتاب «سفر پرسش» سورئالیستی میشود و تفکرات و اندیشه‌های سیاسی او در کتاب «انگیزه نیکسون کشی و جشن انقلاب شیلی» منعکس شده است. در کتاب «اعتراف به زندگی» خود زندگی نامه ای نوشته است و «در بوسه‌های تو به خواب خواهم رفت» باز محتوایی عاشقانه را در شعرهایش به تصویر کشیده است. کتاب هوا را از من بگیر، خنده ات را نه هم مضمون عاشقانه را به اوج میرساند و معشوق در آن نقشی پر رنگ ایفا می‌کند.  


انتشار کتاب هوا را از من بگیر، خنده ات را نه در ایران 


کتاب هوا را از من بگیر، خنده ات را نه در سال 1387 و در قطع رقعی توسط انتشارات چشمه به بازار عرضه شد. شعرهای این کتاب توسط احمد پوری و کاظم فرهادی به فارسی برگردانده شده اند. کتاب هوا را از من بگیر، خنده ات را نه یکی از پرفروش ترین‌های چاپ در ایران میباشد، به طوری که تا چاپ بیست و هفتم هم در سال 97 رسیده است. کتاب هوا را از من بگیر، خنده ات را نه در 108 صفحه در اختیار خوانندگان قرار گرفته است.

 

خرید کتاب هوا را از من بگیر خنده ات را نه با ارسال رایگان


 

  • رامتین کریمی
  • ۰
  • ۰

اگر دوست دارید بدانید آدم‌های گوشه‌گیر و منزوی چطور دنیا را نگاه می‌کنند، کتاب یادداشت‌های زیرزمینی فیودور داستایوفسکی گزینه‌ی خوبی است. دیدن دنیا از چشم یک آدم تنها تجربه‌ی جالبی است. مخصوصاً اگر آدمی که کتاب یادداشت‌های زیرزمینی را از زبان او می‌خوانیم، حواس‌جمع هم باشد. حواسش به احوالات و احساسات خودش و تمام ریزه‌کاری‌ها و نقص‌های دنیا و کارهای دست و اشتباه مردم باشد. شاید این روزها بعضی از ما به این آدم‌ها بگوییم بدبین، ولی فیودور داستایوفسکی با این نظر موافق نیست. داستایفسکی می‌گوید آدمی که کتاب یادداشت‌های زیرزمینی از زبان اوست، خودش تجسم شرایطی است جامعه‌ی ما را به این شکل در آورده است:
 هم یادداشت‌ها و هم نویسنده‌اش خیالی است؛ اما آدم‌هایی مثل نویسنده‌ی  این یادداشت‌ها، نه‌تنها در جامعه‌ی  ما امکان حضور دارند، بلکه باید باشند تا تجسم شرایطی شوند که همین جامعه محصول آن است.
کتاب یادداشت‌های زیرزمینی فیودور داستایوفسکی با این جملات آغاز می‌شود:


من آدم خبیثی هستم، آقایان!... اصلاً راحتتان کنم؛ مریضم. هیچ جذابیتی هم ندارم. غلط نکنم کبدم هم مشکل دارد. بااین‌همه سر سوزنی از دردهام سر در نمی‌آورم و حقیقتش نمی‌دانم دقیقاً چه مرگم هست.

و با همین جملات تکلیف ما روشن می‌شود که با چه جور کتابی سر و کار داریم.


 خلاصه کتاب یادداشت‌های زیرزمینی


 شخصیت اصلی کتاب یادداشت‌های زیرزمینی آدم تودار و گوشه‌گیر و اهل فکری است و زندگی پیچیده و پر از تناقضی دارد. البته افکارش  و حرفایش به اندازه‌ی زندگی‌اش پیچیده نیست. از کلمه‌ی زیرزمین در اسم کتاب پیداست که این آدم از جامعه بریده است و از این گسست رنج می‌کشد. از خیلی چیزهای دیگر هم رنج می‌کشد: مهم‌تر از همه، از زندگی و از خودش. او به هیچ چیز باور ندارد. هیچ هدفی در زندگی ندارد. خودش هم می‌داند این وضع بدی است ولی قصد عوض شدن ندارد. حمیدرضا آتش برآب مترجم کتاب یادداشت‌های زیرزمینی در پایان مقدمه‌ی کتاب به‌درستی می‌گوید:


کتاب یادداشت‌های زیرزمینی یکی از آن کتاب‌هایی است که می‌توان با خود برداشت به جزیره‌ای مهجور برد و تا آخر عمر آنجا سر کرد. خواندن این رمان برای کسانی که از منظر روانی ضعیف هستند، جایز نیست. برعکس، باید روی جلدش اضافه شود: این رمان را خودستایان بخوانند تا منفجر شوند!

بخش نخست کتاب «زیرزمین» نام دارد و راوی در این بخش، خودش، دنیایش و افکار درونی‌اش را به ما معرفی می‌کنم. از تمام چیزهایی که به آنها اعتقاد ندارد می‌گوید. از چیزهایی که فکر و ذکر مردم شده ولی او اصلاً به آنها باور ندارد. این بخش از کتاب یادداشت‌های زیرزمینی انگار مقدمه‌ای است برای بخش دوم که قرار است راوی برای ما تعریف کند چطور شد که به این روز افتاد و چرا چنین نگاه تلخی به دنیا و آدم‌های اطراف و خودش دارد. در پایان همین بخش است که نگاه تلخش به دنیا را به زیبایی هر چه تمام‌تر خلاصه می‌کند:


سرانجام باید بگویم دلتنگ و ملول‌ام و هیچ کاری نمی‌کنم. نوشتن؛ راستی که انگار برای خودش کاری است. می‌گویند با کار کردن، خُلق آدمیزاد نرم و دلش پاک می‌شود. اما حتی این هم شانس می‌خواهد.


بخش دوم کتاب با عنوان «به‌مناسبت برف نمناک» با یک شعر شروع می‌شود. این بخش را راوی با تعریف کردن دنیای جوانی‌اش شروع می‌کند. زمانی که 24ساله بوده و در اداره‌ای کار می‌کرده است. سپس روحیات درونی خودش و رفتار آدم‌های اطرافش را نقد می‌کند. از درگیری‌های درونی‌اش می‌گوید. ولی از درگیری‌های بیرونی‌اش عملاً چیزی نمی‌بینیم. چون اصلاً بیرون با چیزی درگیر نمی‌شود. چیزی درگیرش نمی‌کند. راوی از آن آدم‌هایی است که هر اتفاق کوچکی در بیرون برایش می‌افتد، در درونش هزار و یک جور کلنجار و وسوسه‌ی و فکرهای پیچیده می‌بافد تا دلیلی سر هم کند؛ ولی بی‌فایده. 
در پایان این بخش، آدم‌های اطرافش و شاید خود ما را که کتاب یادداشت‌های زیرزمینی را از زبان او خوانده‌ایم به سختی نقد می‌کند که

«شما حق ندارید من را قضاوت کنید!»: ببینید، من در زندگی شخصی، کارهایی کرده‌ام که شما جرأت انجام نیمی از آنها را هم ندارید. دور و برتان را خوب نگاه کنید! ما حتی نمی‌دانیم خودِ این زندگی چه هست و چه نام دارد؟ اگر کتاب‌هامان را از ما بگیرند و تنها رهامان کنند، به‌آنی گم و پریشان می‌شویم و دیگر نمی‌دانیم چه باید بکنیم و چه نباید.

 


و داستایفسکی در پایان می‌گوید:


یادداشت‌های این آقای تناقض‌گو در اینجا به پایان نمی‌رسد؛ چون طاقت نیاورد و همین‌طور به نوشتن ادامه داد. اما به نظر می‌رسد که می‌توان همین جا دست نگه داشت


مترجم به کتاب یادداشت‌های زیرزمینی چهارده تفسیر هم اضافه کرده که به درک دقیق و عمیق افکار راوی و دیدگاه‌های داستایوفسکی کمک بسیاری می‌کند. با خواندن این مقالات می‌توان با دنیای کتاب یادداشت‌های زیرزمینی از منظر روانشناسی، فلسفه، نقد ادبی، هنر و اخلاق آشنا شد.


•    درباره‌ی فیودور داستایفسکی نویسنده‌ی کتاب یادداشت‌های زیرزمینی


در رمان «گناه از کیست؟» نوشته‌ی الکساندر هرتسن، یکی از شخصیت‌ها می‌گوید:


من روس هستم. زندگی به من آموخته است بیندیشم، اما اندیشیدن به من راه زیستن را نیاموخته است.


این جمله بهترین تعریف از قهرمانان رمان‌های داستایوفسکی و به‌ویژه راوی کتاب یادداشت‌های زیرزمینی است. فیودور داستایوفسکی در سال 1821 به دنیا آمد و در سال 1881 از دنیا رفت. زندگی پرماجرایی داشت. در 28سالگی به جرم فعالیت‌های سیاسی دستگیر و به سیبری تبعید شد. در ابتدا قرار بود اعدام شود ولی به او تخفیف خورد. نگهبانان به او نگفتند تخفیف خورده و برای ترساندن او، مراسم اعدام را برگزار کردند و درست لحظه‌ی آخر واقعیت را به او گفتند. این اتفاق تأثیر شدیدی بر تمام عمر او گذاشت. 
با شروع به نویسندگی به سرعت مشهور شد. ولی ابتلا به صرع، مرگ همسر اول و بردارش، و عادت به عیاشی و قمار، زندگی او را دچار پستی و بلندی‌های زیادی کرد. از قضا داستایوفسکی بهترین آثارش از جمله برادران کارامازوف را در اوج این اتفاقات نوشت.
داستایوفسکی بی‌‌شک در کنار تولستوی مشهورترین نویسنده‌ی ادبیات روسیه است. 150 سال از زمانی که داستایفسکی بهترین رمان‌ها و داستان‌هایش را نوشت می‌گذرد. ولی روانشناسی شخصیت‌‌های آثار او آنقدر دقیق و زنده و انسانی است که وقتی کتاب‌های او را می‌خوانیم نمونه‌ی زنده‌ی آنها را در خودمان و اطرافیان می‌بینیم.  

پشت جلد کتاب یادداشت‌ های زیرزمینی با چهارده تفسیر

آقایان! خانم‌ها! گوش کنید‍! شما یکی از دشوارترین، دراماتیک‌ترین و غیرقابل‌هضم‌ترین رمان‌ها را در دست دارید. اکنون چیزی بیش از صدوپنجاه سال از نگارش این اثر می‌گذرد؛ نخستین رمان تک‌گویی درونی و اولین جریان صدای وجدان که تاریخ ادبیات به خاطر می‌آورد؛ حتی پیشتر از ولولۀ جوشان جیمز جویس، ایتالو اِزووُ، روبرت موزیل، آلفرد دوبلین، و ژان‌پل سارتر. این رمان تسلایی اندک است که انسان‌های باهوش را به هیچ نمی‌رساند، اما دیوانه‌ها با آن حتماً به جایی می‌رسند. دُزِ بسیار قوی و کشنده‌ای دارد و برای بسیاری همان بهتر که هرگز آن را تورق نکنند.

 


•    معروف‌ترین کتاب‌های فیودور داستایوفسکی نویسنده‌ی کتاب یادداشت‌های زیرزمینی


فیودور داستایوفسکی رمان‌ها و داستان کوتاه‌های زیادی نوشته است که بهترین آنها با دقیق‌ترین ترجمه به فارسی را در زیر نام می‌بریم:

  1. بیچارگان. ترجمه خشایار دیهیمی. نشر نی
  2. همزاد. ترجمه سروش حبیبی. نشر ماهی
  3. خاطرات خانه مردگان. ترجمه محمدجعفر محجوب. انتشارات علمی و فرهنگی
  4. یادداشت‌های زیرزمینی. ترجمه حمیدرضا آتش برآب. انتشارات علمی و فرهنگی
  5. جنایت و مکافات. ترجمه احد علیقلیان. نشر مرکز
  6. قمارباز. ترجمه سروش حبیبی. نشر چشمه
  7. ابله. ترجمه سروش حبیبی. نشر چشمه
  8. شب‌های روشن. ترجمه سروش حبیبی. نشر ماهی
  9. شیاطین (جن زدگان). ترجمه سروش حبیبی. انتشارات نیلوفر
  10. برادران کارامازوف. ترجمه احد علیقلیان. نشر مرکز
     

خرید کتاب یادداشت‌ های زیرزمینی با چهارده تفسیر با ارسال رایگان

  • رامتین کریمی
  • ۰
  • ۰

کتاب مرد صد ساله ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد، نویسنده معروف و مشهور سوئدی یوناس یوناسن به رشته تحریر درآورده است. کتاب مرد صد ساله ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد در سال 2009 در کشور سوئد منتشر شد. مدتی پس از انتشارنتوانست مورد توجه واقع شود و حتی کسی برای مورد توجه شدن آن و موفقیت کتاب پیش بینی صورت نداد. علیرغم وجود این مسائل یک سال پس از انتشار کتاب در کشور سوئد، به کتاب مشهور و پر فروشی تبدیل شد. همچنین آوازه شهرت و محبوبیت این اثر سرتاسر جهان را در بر گرفت و به یکی از رمان‌های معروف دنیا مبدل گشت.  در ابتدا این کتاب برای چاپ به ناشران متعددی ارائه شد اما فقط در کشور انگلستان یک ناشر حق چاپ آن را خرید و به انتشار کتاب مرد صد ساله ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد اقدام کرد. محور داستان روایت پیرمرد صد ساله ای می‌باشد که در خانه سالمندان قرار دارد و تصمیم می‌گیرد از پنجره آنجا فرار کند. 


 
برگزیده ای از کتاب مرد صد ساله ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد


کتاب مرد صد ساله ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد، روایت جذاب و مهیج پیرمرد صد ساله ای با نام آلن کارلسون می‌باشد که در خانه سالمندان روزگار خود را سپری می‌کند. دوستان آلن در نظر دارند به مناسبت صد سالگی او جشن تولدی برای او ترتیب دهند. با این وجود آلن از معاشرت با دوستان  مسن خود و همچنین اقامت در خانه سالمندان خسته شده است و به دنبال راه فراری برای رهایی از این وضعیت می‌گردد. در نتیجه تصمیم به فرار می‌گیرد و از پنجره اتاق راهی مقصدی نامشخص می‌شود. در ادامه مسیر خود، آلن راهی ایستگاه اتوبوس می‌شود و به طور تصادفی یک چمدان و کیف حاوی مبالغ زیادی پول در اختیار او قرار می‌‌گیرد. در این هنگام آلن سفر خود را به پیش می‌برد غافل از اینکه برای باز پس‌ گیری چمدان گروهی از قاچاقچیان مواد مخدر در جستجوی او هستند. بدین ترتیب ماجراهای آلن، شخصیت اصلی این  کتاب آغاز می‌گردد. در خلال ماجرا‌های پیرمرد صد ساله، وقایع مهم قرن بیستم به تصویر کشیده می‌شود. همچنین در ادامه داستان با شخصیت‌های برجسته و معروفی نظیر مائو، چرچیل و استالین برخورد می‌کند و با لحنی طنز اتفاق‌های دوران آنها روایت می‌گردد. اتفاقات در این رمان با زبان طنز شرح داده می‌شود و با شکستن این اتفاقات در قالب طنز، این وقایع را مجدد از نو بنا می‌سازد. نویسنده این کتاب، همه جهان و هر چیزی که به آن مربوط می‌شود را شوخی و طنز بیان می‌دارد. در واقع  همه مسائل  و موضوعات به کار رفته در کتاب مرد صد ساله ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد، محتوایی ابلهانه و طنز گونه را با خود به همراه دارد.


 
بررسی و تحلیل کتاب مرد صد ساله ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد


ژانر کتاب مرد صد ساله ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد، نوعی طنز اجتماعی سیاسی به شمار می‌رود. طرز بیان و نوشتار یوناس یوناسن ساده، روان، جذاب و مهیج می‌باشد. آلن قهرمان اصلی داستان از شخصیتی  سرحال و جالب برخوردار است که علاوه بر اینکه مخاطب را با خود همراه می‌کند، با غافلگیر کردن مخاطب به طور غیر مستقیم به او می‌گوید که برای آغاز کردن هرگز دیر نمی‌شود. این پیرمرد باهوش و جالب ضمن سخت نگرفتن زندگی، نگاه شاد و مفرحی به این موضوع دارد. شخصیت آلن را می‌توان همانند  دن کیشوت تصور کرد،  از این نظر که دارای ویژگی نیمه دیوانه و بیخیال بودن می‌باشد. همچنین به سرانجام کارهایی که انجام می‌دهد توجهی ندارد و در صورتی هم که عواقب کار خود را در نظر بگیرد، برای او دارای اهمیت نمی‌باشد. هدف نویسنده‌ها از به وجود آوردن قهرمان‌هایی با این ویژگی‌ها، نشان دادن این موضوع است که همیشه انسان‌ها نمی‌توانند بی عیب بوده و عاقلانه و منطقی رفتارهای خود را انجام دهند. طرز بیان طنز گونه این داستان جذابیت آن را دو چندان می‌کند. در بخش‌هایی از این رمان آلن یا همان پیرمرد صد ساله موضوع داستان با اینکه از سواد بالایی برخوردار نمی‌باشد اما با بسیاری از شخصیت‌‌های بزرگ سیاسی هم‌نشین شده و علاوه بر تعامل با آنها در بسیاری از وقایع اتفاق افتاده در قرن بیستم،  به یاری و کمک آنها می‌شتابد. با وجود اینکه با سیاست میانه خوبی ندارد اما با رفتارهای ابلهانه، ناخودآگاه حضور در مسائل سیاسی را تجربه می‌‌کند. با این وجود آلن در برخورد با این اتفاقات بسیار خونسرد می‌باشد و انتظار نمی‌رود که بخواهد از وقوع چنین اتفاقاتی پیشگیری نماید. یکی از مهارت‌های ویژه او درست کردن بمب اتمی‌است. جالب است که پیرمرد صد ساله داستان به دنبال ماجراهای خود از ایران نیز سر در می‌آورد و در طول حضورش در ایران، در شهر تهران به زندان می‌افتد.


 
آشنایی بیشتر با نویسنده کتاب مرد صد ساله ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد


یوناس یوناسن نویسنده کتاب مرد صد ساله ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد در سال 1961 در جنوب کشور سوئد چشم به جهان گشود. وی علاوه بر نویسندگی در روزنامه نگاری نیز فعالیت می‌کرد. سپس در حیطه تهیه کنندگی در تلویزیون مشغول به فعالیت شد. بر همین اساس موفق به تاسیس یک شرکت در زمینه تهیه و تولید برنامه‌های تلویزیونی گردید. با اینکه شرکت او به موفقیت‌های چشمگیری دست پیدا کرده بود اما خستگی  و فشار ناشی از کار زیاد سنگین، باعث شد که او شرکت خود را بفروشد. در ادامه همراه با خانواده اش به نقطه ای دوردست و دور افتاده در کشور سوئد مهاجرت کرد و زندگی در کنار پرندگان را در این محیط تجربه نمود. یوناس موفق شد در این جزیره رمان خود را به اتمام برساند و آن را منتشر سازد. ابعادی از شخصیت خودش را در کتاب مرد صد ساله ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد و قالب شخصیت پیرمرد داستان، در معرض نمایش گذاشت. یوناسن ابراز می‌کند که برای نگارش اولین اثر خود 47 سال صبر نموده و زمان گذاشته است. این کتاب تاکنون به بسیاری از زبان‌های مختلف ترجمه شده است. پس از انتشار این اثر خلاقیت و قدرت تخیل یوناس یوناسن مورد تحسین و ستایش منتقدان قرار گرفت.
 

خرید کتاب مرد صد ساله ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد با ارسال رایگان

  • رامتین کریمی
  • ۰
  • ۰

کتاب زندگی درست زمانی آغاز می‌شود که میفهمی‌ فقط یک زندگی داری، به قلم نویسنده فرانسوی رافائل ژینوردانو نگاشته شده است. کتاب زندگی درست زمانی آغاز می‌شود که میفهمی‌ فقط یک زندگی داری، نخستین اثر این نویسنده‌ی فرانسوی به شمار می‌رود. از این کتاب به عنوان رمانی روان شناختی در شکل داستانی نام برده می‌شود، که مفاهیمی‌ مانند رشد، ارتقای فردی و مثبت اندیش بودن را مورد بررسی قرار می‌دهد. کتاب زندگی درست زمانی آغاز می‌شود که میفهمی‌ فقط یک زندگی داری، در سال 2017 به بیشترین فروش در کشور فرانسه دست یافت. همچنین این کتاب بیشترین فروش قرن 21 کشور فرانسه را برای خالق خود به همراه آورد. 


 
برگزیده ای از کتاب زندگی دومت زمانی آغاز می‌ شود که می‌ فهمی یک زندگی بیشتر نداری


کتاب زندگی درست زمانی آغاز می‌شود که میفهمی‌ فقط یک زندگی داری، حول محور زنی 38 ساله می‌باشد که در جستجوی راه‌های خوشبختی و رسیدن به احساس شاد بودن مضاعف تلاش می‌کند. شخصیت اصلی این رمان زنی 38 ساله به نام کامی‌ می‌باشد. کامی‌ در زندگی شخصی خود از هر نعمتی برای داشتن حس خوب و شادی آفرین برخوردار می‌باشد. ویژگی‌ها و خصوصیاتی مانند پسری دوست داشتنی، همسری بی نظیر و فوق العاده و شغل خوب و مناسب باعث شده که کامی‌ در زندگی خود از شادی مضاعف بهره‌مند باشد. با این حال، او معتقد است که در زندگی شادی بیشتر و مضاعف تری نیاز دارد و عزم خود را برای دستیابی به این موضوع جزم می‌کند. بر همین اساس با شروع نمودن سفری هیجان انگیز، نوآورانه و جذاب، تصمیم می‌گیرد که زندگی خود را متحول کند و از این طریق به رویاهایش جامه عمل بپوشاند. در ادامه ماجرا به صورت ناگهانی با کلود روبرو می‌شود که در اثر این اتفاق زمینه‌های آشنایی آنها با یکدیگر فراهم می‌گردد. کلود به عنوان یک راهنما، با ارایه راهکارهای متفاوت و مفید، کمک شایانی برای پیدا کردن حس شادی و سر زنده بودن به کامی‌ می‌نماید. 


تحلیل و بررسی کتاب زندگی درست زمانی آغاز می‌شود که میفهمی‌ فقط یک زندگی داری


 در کتاب زندگی درست زمانی آغاز می‌شود که میفهمی‌ فقط یک زندگی داری، رافائل ژینوردانو علاوه بر جنبه روانشناختی بودن اثر، مضامینی مانند راه‌های دستیابی به احساس شاد بودن، رشد و تحول فردی و مثبت اندیشیدن را مد نظر خود قرار داده است. ژینوردانو نویسنده فرانسوی در آثار خود همواره از نوعی نگاه نوآورانه و مثبت در تمام ابعاد زندگی بهره‌مند می‌باشد. او در اغلب کتاب‌های خود توجه ویژه ای به خصوصیات بیرونی و درونی افراد لحاظ می‌کند. همه انسانها به دنبال حس خوشبختی و شاد بودن می‌گردند. در بسیاری از مواقع ممکن است کسی حس بدبختی نداشته باشد، اما حس خوشبختی را نیز در درون خود احساس نکند. در مسیر دستیابی به یک هدف سنگ‌ها و مشکلات عمده ممکن است به وجود آید، اما مانع اصلی دستیابی به اهداف سنگریزه‌های کوچک و مداوم این مسیر می‌باشد که حتی ممکن است علاوه بر ممانعت از رسیدن انسان به هدف، او را نیز دچار سردرگمی‌کند. عادت کردن به روزمرگی یکی از این سنگ ریزه‌های کوچک می‌باشد. کتاب زندگی درست زمانی آغاز می‌شود که میفهمی‌ فقط یک زندگی داری، برای رهایی از این مشکلات راهکارهایی را با خود به همراه دارد.


 دچار شدن به روزمرگی اگرچه ممکن است بی خطر و بدون آسیب تلقی شود، اما آسیب‌های جدی برای فرد به همراه دارد. این موضوع پیامدهای منفی از قبیل گسترش و شیوع ناامیدی، مشکلات روحی، غم و غصه را با خود به همراه می‌آورد. در چنین شرایطی شادی و خوشحالی نیز زیر آوار مشکلات دفن می‌گردد. گسترش این پدیده زمینه ساز آسیب بیشتری به انسان‌ها می‌شود. در صورتی که این روند مهار نشود علاوه بر کاهش کیفیت زندگی، مفاهیم اخلاقی و انسانی را نیز تحت شعاع خود قرار می‌دهد. خواندن و همراه شدن با کتاب زندگی درست زمانی آغاز می‌شود که میفهمی‌ فقط یک زندگی داری، راه‌های دستیابی به شادی، لبخند زدن و تکنیک شاد بودن را به مخاطب آموزش می‌‌دهد. در نتیجه با خواندن این کتاب احساس بهتری در انسان پدیدار می‌گردد.


 
آشنایی با نویسنده کتاب زندگی درست زمانی آغاز می‌شود که میفهمی‌ فقط یک زندگی داری


رافائل ژینوردانو، نویسنده مشهور فرانسوی می‌باشد که علاوه بر رمان نویسی، در زمینه نقاشی نیز فعالیت می‌کند. همچنین او به عنوان یک مربی خلاقیت نیز شناخته می‌شود. او تحصیلات خود را در رشته هنرهای کاربردی به اتمام رساند. از همان دوران کودکی علاقه فراوانی به علم روانشناسی در او به وجود آمد. همین علاقه باعث جذب او به رشته روانشناسی شد. در نتیجه در این رشته نیز به تحصیل پرداخت و با پشت سر گذاشتن دوره‌های مختلفی در این رشته فارغ التحصیل شد. اصلی ترین و اساسی ترین مفهوم و موضوع موجود در زندگی رافائل، عنصر خلاقیت می‌باشد. بر همین اساس در اغلب آثار او نیز این موضوع بروز پیدا می‌کند. کتاب زندگی درست زمانی آغاز می‌‌شود که میفهمی‌ فقط یک زندگی داری، اولین رمان این نویسنده فرانسوی می‌باشد که در آن به بررسی تحول فردی و دستیابی و راه‌های رسیدن به خوشبختی پرداخته است. این کتاب که نخستین تجربه رمان‌ نویسی رافائل به شمار می‌رفت در سال 2017 در کشور فرانسه به فروش چشمگیری دست پیدا کرد و نام او را در این کشور بر سر زبانها انداخت. در این سال حدود یک میلیون جلد از این اثر به فروش رسید. لازم به ذکر است که جایزه معتبر ادبی کشور فرانسه که گنکور نام دارد، برنده این عنوان در سالهای اوج فروش اثر خود تنها چهار صد هزار جلد از کتابش را به فروش رسانده بود. کتاب زندگی درست زمانی آغاز می‌‌شود که میفهمی‌ فقط یک زندگی داری، با لحن جذاب و تاثیرگذار خود به مخاطب کمک می‌کند تا برای یک زندگی بهتر گام‌‌های مناسب ترین بردارد.
رسانه‌های جمعی با عنوان پدیده دنیای نشر از نخستین کتاب رافائل ژینوردانو فرانسوی نام می‌برند. «دفتر مربیگری صد در صد خوشبختی من»، «زار‌های دکتر کولزن» و «من می‌خواهم ذن شوم»، از دیگر آثار به چاپ رسیده این نویسنده مشهور فرانسوی به شمار می‌رود.

 

خرید کتاب زندگی دومت زمانی آغاز می‌ شود که می‌ فهمی یک زندگی بیشتر نداری با ارسال رایگان

  • رامتین کریمی