خرد سرخپوستان اثر دون میگوئل روئیز یکی از بهترین کتاب هایی است که پیشنهاد می شود حتما آن را بخوانید. در این کتاب انگیزشی موضوعات مهمی نوشته شده است که در زندگی تمام ما کاربردهای فراوانی دارد. در این کتاب از میثاق هایی سخن گفته شده که انسان با خود می بندد.
میثاق همان عهدهایی است که انسان با خود می بندد. کمی فکر کنید شما چه عهدهایی را با خود بسته اید. اگر بیشتر توجه کنید می بینید که اکثر پیمان هایی که با خود بسته ایم منفی هستند. برای مثال شما با یکی از دوستان خود مشکلی پیدا می کنید و با خود عهد می کنید که دیگر با او ارتباطی برقرار نکنید. برای آشنا شدن با کتاب چهار میثاق این مطلب را دنبال کنید.
4 میثاقی که در این کتاب وجود دارند عبارتند از:
- با کلام خود گناه نکنید.
- هیچ چیز را به خود نگیرید.
- تصورات باطل نکنید.
- همیشه تمام تلاش خود را انجام دهید.
بر طبق کتاب چهار میثاق ما همواره در رویایی قرار داریم. فرق ندارد خواب یا بیدار باشیم. در واقع فرق بین خواب و بیداری این موضوع است که در بیداری به جسم و مادیات وابسته هستیم اما در خواب این وابستگی وجود ندارد. هر روز هزاران هزار فکر در ذهن ما تولید می شوند افکاری که شاید زندگی را برایمان سخت می سازند و در واقع تلههایی هستند که اجازه نمی دهند ما به راحتی در زمان حال زندگی کنیم. اگر یاد بگیریم که چگونه ذهن خود را کنترل نماییم و افکار مزاحم را از خود دور نماییم، می توانیم به آگاهی زندگی کردن در زمان حال برسیم. اگر توجه کنید اغلب ما در گذشته و یا آینده زندگی می کنیم بدون توجه به زمان حال. ما هر روز با خود و دیگران و با خدای خود عهدهایی می بندیم اما بر اساس کتاب چهار میثاق، میثاق هایی که انسان با خود می بندد مهم تر از بقیه است و در واقع شخصیت و باورهای فرد را به وجود می آورند. میثاق های بسیاری با خود داریم اما کاری که باید انجام دهیم این است که میثاق های منفی مثل میثاق های ساخته شده بر اساس ترس یا نفرت را کنار بگذاریم و میثاق هایی بر پایه عشق بنا کنیم.
در مطلب زیر چهار عهد موجود در کتاب چهار میثاق را با هم مرور می کنیم:
میثاق اول در کتاب چهار میثاق: با کلام خود گناه نکنید
اولین میثاق در کتاب چهار میثاق درباره ی کلام است. شما می توانید با کلام و طرز صحبت کردن خود دنیا را عوض کنید. شاید باور نکنید اما با هین کلام شما جهنم و بهشت خود را بسازید. زبان ابزاری قدرتمند در زندگی ماست.
اول از همه باید این را بدانید که تمام افکار و احساسات منفی در واقع گناه هستند. زمانی که شما در ذهن خود افکار منفی دارید یعنی در حال گناه کردن هستید. حال اگر این افکار منفی را به زبان بیاورید که گناه محض است. شاید با کلام منفی شما زندگی یا عقاید کسی دگرگون شود. زیرا همانطور که می دانید ما انسانها از همدیگر تاثیر زیادی را از کلام یکدیگر میگیریم. شاید یک حرف از نظر شما کوچک باشد ولی در یک فرد تاثیر بسیار زیادی بگذارد. مثلا غیبت کردن را در نظر بگیرید که شاید در جامعه ما به یک عادت روزانه تبدیل شده. در دین ما گفتهاند که غیبت کردن از دیگران از گناهان کبیره به حساب می آید. اگر بخواهیم به طور علمی و روانشناسانه به این موضوع نگاه کنیک خارج از دین یا مذهب، پی میبریم که غیبت کردن و بد گفتن از افراد دیگر مانند ویروسی است که قبل از هر کسی ذهن ما را دچار مشکل می کند. طبق کتاب چهار میثاق در واقع ما تمام انرژی ذهن و مغزمان را صرف کارهای منفی می کنیم در حالی که می توانیم از همین انرژی در جهت پیشرفت خودمان استفاده نماییم. پس اگر بد گفتن گناه محسوب می شود یعنی برای خودمان ضرر دارد.
امروزه بر اساس قوانین فیزیک این موضوع به اثبات رسیده است که تمام کلام و گفته های انسان دارای شعوری هستند. طبق آزمایشی محققان دریافته اند که اگر کلام مثبت را در کنار آب بگوییم مولکول های آب به شکل زیبایی در می آیند در حالی که با گفتن کلمات منفی شکل مولکول های آب زشت و بد شکل می گردند. پس توجه داشته باشید که تمام کلماتی که از دهن شما خارج می شوند شعوری دارند که باعث می شوند در جهان هستی بازتاب های منفی یا مثبتی داشته باشند.
بر اساس کتاب چهار میثاق به جای اینکه با کلام خود گناه کنیم می توانیم از آن در جهت رشد و شکوفایی استفاده کنیم و عشق را در محیط اطرافمان گسترش دهیم. باور کنید اگر عشق در شما جریان پیدا کند تمام محیط اطراف و نزدیکانتان نیز از این موضوع بهره خواهند برد. البته این کار راحتی نیست و باید تلاش زیادی برای آن بکنیم.
میثاق دوم در کتاب چهار میثاق: هیچ چیز را به خود نگیرید
حتما برای شما هم اتفاق افتاده است که در جمعی کسی مطلبی را گفته است و شما به خود گرفته اید، با خود فکر کرده اید که آن حرف را به شما زده است و به اصطلاح حرفی را غیر مستقیم به شما انتقال داده است. بعضی ها هم هستند که هر چه حرفهای غیر مستقیمی به آنها حتی با قصد هم زده شود به خود نمی گیرند و انگار نه انگار که کسی حرفی را به آنها گفته است. این افراد قدرتمند هستند و اجازه نمی دهند کسی با کلام منفی خود احساسات آنها را درگیر کند.
بر طبق کتاب چهار میثاق اگر شما هم جزوء افردی هستید که هر چیزی را به خود میگیرید باید توجه داشته باشید که افراد در دنیای خودشان زندگی می کنند و شما اطلاعی از منظور واقعی آنها ندارید. شاید اصلا شما اشتباه متوجه شدهاید و طرف مقابل اصلا قصد غیر مستقیم صحبت کردن را نداشته است. تمام افراد دنیای خاص خود را دارند و با شما یکی نیستند. پس بهتر است دست از این رفتار خود بردارید و به گفته ها یا منظور دیگران تمرکز ننمایید.
اگر به این رشد برسیم و قدرت این را داشته باشیم که حرف هیچ کسی چه مثبت و چه منفی روی ما تاثیر نگذارد می توانیم عشق را در زندگی جاری کنیم و از تمام لحظات زندگی خود لذت ببریم. اینگونه هیچ کس یا هیچ حرفی نمی تواند باعث آزردگی روحی و روانی ما گردد. اگر ترس از قضاوت دیگران را کنار بگذاریم تازه می فهمیم که تا به حال به خاطر خودمان زندگی نکرده ایم و فقط ترس این را داشته ایم که دیگران در مورد ما چه فکری می کنند. رها شدن از قضاوت اطرافیان اولین قدم برای راه یابی به آزادی در زندگی است.
بهتر است به جای تمرکز کردن به فکر و عقیده دیگران، باورها و عقاید صحیح خود را بسازید و به زندگی خود عشق را وارد سازید. اگر احساس خوبی نسبت به خود داشته باشید و اعتماد به نفس و رضایت کامل را از خودتان را احساس نمایید زندگی تبدیل به بهشتی زیبا می شود و دیگر در جهنم افکار و قضاوت های دیگران نمی سوزیم. بر اساس کتاب چهار میثاق در واقع ما در همین دنیا نیز بهشت و جهنم را تجربه می کنیم. انسان وابسته که برای دیگران زندگی می کند داخل جهنمی مهلک است و انسانی که خود واقعیش را پیدا کرده و قدرت تصمیم فقط با خود اوست در بهشت زندگی می کند.
میثاق سوم در کتاب چهار میثاق: تصورات باطل نکنید
بیشتر انسان ها در تصورات خود اتفاقاتی باطل و منفی را خلق می کنند که تاثیر بسیار بدی بر روی زندگی آنها دارد. در واقع ذهن ما این تصورات را باور کرده و در دنیای خارجی آن ها را خلق می کنند. مثلا یک اتفاقی می افتد شما در ذهن خود تصوراتی بسیار منفی و بد از آن می سازید در حالی که در اصل این اتفاق اینطور نیست و فکر شما یک تصور باطل است. طبق کتاب چهار میثاق بدین شکل به طور نا خودآگاه شما همواره دنبال یک مشکل و نتایج منفی هستید.
اصلا قرار نیست با خود اینطور بیندیشیم که همه انسان ها شبیه ما فکر می کنند و تفکراتی مثل ما دارند. هر کسی دارای شخصیت و باورهای منحصر به فرد خودش می باشد. شما نمی توانید تصور کنید که دیگران چگونه قضاوت میکنند یا احساس می کنند.بنا بر کتاب چهار میثاق در ذهن خود قضیه های عجیب و غریب نسازید. این افکار تصورات باطل شما هستند.
وقتی در ذهن ما فکری ایجاد می شود مغز آن را تجزیه و تحلیل می کند و می خواهد که آن را بشناسد و برای آن جوابی داشته باشد تا بالاخره به حس امنیتی که باید دست یابد. در ذهن ما میلیون ها سوال وجود دارد و ذهن برای پاسخ دادن به آنها سراغ تصورات باطل می رود. بر اساس کتاب چهار میثاق گاهی این تصورات به باورهای ما تبدیل می شوند و ضعف و اشکال های اساسی در مورد ارتباط با دیگران به وجود می آید. شاید اگر قدرت و شهامت کافی را برای تحقیق کردن درباره ی سوالاتی که در ذهن داریم را داشته باشیم هیچ کدام از این تصورات نادرست پیدا نمی شدند.
پس کاری که برای رها شدن از تصورات باطل ذهنی خود باید انجام دهید این است که از خودتان سوال کنید که آیا این باورها واقعا حقیقت دارند یا ساخته ذهن نادرست ذهن خود من می باشد. قطعا با پاسخ دادن به تمام سوالاتی که در ذهن دارید میتوانید از شر این افکارها و باورهای غلط رهایی یابید. اشکال کار ما این است که عجول هستیم و حوصله ی کافی را برای به دست آوردن اطلاعات درست را نداریم. اگر تمام مسائل موجود در اطرافمان را به طرز صحیحی درک کنیم و بدون پیش داوری حرکت نماییم می توانیم واقعیت های موجود در اطراف خود را ببینیم و خود واقعیمان را به نمایش بگذاریم. کتاب چهار میثاق را حتما مطالعه نمایید.
میثاق چهارم در کتاب چهار میثاق: همیشه تمام تلاش خود را بکنید.
به یاد داشته باشید در انجام هر کاری باید تمام تلاش خود را انجام دهیم. در انجام سه میثاق قبلی نیز باید از تمام تلاش خود بهره بگیرید. البته این بیشترین تلاش در شرایط متفاوت فرق دارد مثلا فرض کنید روزی که سالم هستید تمام تلاش شما در خصوص انجام شغل خود با زمانی که دچار بیماری هستید فرق دارد.بر اساس کتاب چهار میثاق مسئله مهم این است که در هر موقعیتی که هستید بهترین خودتان باشید و کم نیاورید.
وقتی شما تمام آنچه را که در توان دارید را انجام می دهید نسبت به خودتان احساس خوبی می کنید و از خودتان رضایت خواهید داشت. البته اگر دچار اشتباهاتی نیز شوید باید از آنها درس بگیرید و در دفعات دیگر آنها را تکرار نکنید. اگر شما کاری را برای پول یا مقام خاصی انجام می دهید شاید تمام تلاش خود را نکنید. اما وقتی به کاری علاقه مند هستید بهترین خودتان می شوید و تمام آنچه را که در توان دارید نشان می دهید. پس داشتن علاقه و انگیزه بسیار مهم است.
بر طبق کتاب چهار میثاق برای اینکه از کلام مثبت استفاده نماییم ، چیزی را به خود نگریم و تصورات باطل نداشته باشیم باید همیشه از بیشترین تلاش خود بهره ببریم.
میثاق های قدیمی خود را بشکنید:
برای رهایی از میثاق های قدیمی و غلط خود باید کارهایی را انجام دهیم تا دیگر در اسارت افکار منفی قرار نگیریم.
- آگاهی خود را افزایش دهید. اگر آگاه تر باشید دست از باورهای غلط خود برمی دارید. لیستی از عهدهای منفی و محدود کننده خود تهیه نمایید و سعی خود را بکنید که کم کم آنها را از زندگی خود خارج نمایید.
- بر رفتارهای خود تسلط بیشتری داشته باشید. ما هر روز مقداری از انرژی به خصوصی را در اختیار داریم. رفتارهای خود را کنترل کنید و اجازه ندهید که انرژیتان تحلیل برود. به جای تمرکز کردن روی موارد منفی سعی کنید با خود واقعیتان زندگی کنید و از قضاوت های دیگران نترسید.
- هر روز این را به خود یادآور شوید که هر لحظه ممکن است فرشته مرگ سراغتان بیاید و زندگی در این دنیا برایتان تمام شود. شاید عمر طولانی داشته باشید ولی هیچ کس نمی داند که فردا باز هم نفس خواهد کشید یا نه. پس اصلا ارزش ندارد که برای دیگران یا قضاوتهایشان نگران باشیم و نتوانیم جوری که خودمان می خواهیم زندگی کنیم. با به یاد داشتن مرگ بیشتر از لحظه های عمرتان لذت می برید و به این موضوع پی خواهید برد که امکان دارد فردا این فرصت زندگی کردن را از دست بدهید. پس بهترین خودتان باشید.